متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

عاشقانه کتاب سه داستان عاشقانه | ایوان سرگئی‌یویچ تورگنیف

  • نویسنده موضوع HAKIMEH.MZ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 185
  • کاربران تگ شده هیچ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
27,921
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #1
7dcc9c0e2f54426294df26a5401f23f2.jpg66428fe010da4168ae075ff98024e31b.jpg
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
27,921
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #2
قسمت هایی از کتاب سه داستان عاشقانه (لذت متن)
در آن زمان بیست وپنج ساله بودم. چنان که می بینید، مدت ها از آن روزها گذشته است. من تازه آزادی و استقلالی به دست آورده بودم و سفری به خارج کردم ولی نه برای « اتمام پرورش خود، » چنان که آن وقت ها می گفتند، بلکه برای تماشای ملک خدا. جوانی بودم تندرست و دلخوش، پولم به ته نمی کشید، غم و غصه ای هنوز به سراغم نیامده بود، بی اعتنا به همه چیز، هر چه می خواستم می کردم؛ خلاصه، در رشد و نمو بودم. اما آن وقت ها هیچ این فکر به سرم نمی افتاد که انسان رستنی نیست و نمی تواند دیرزمانی در رشد و نمو باشد. خوراک نوجوانی شیرینی زرین است و می پندارد که این همانا نان ضروری روزانه است، اما زمانی می رسد که از نان بیات هم نمی گذرد. ولی از بحث در این...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : HAKIMEH.MZ

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا