- تاریخ ثبتنام
- 30/3/17
- ارسالیها
- 464
- پسندها
- 2,771
- امتیازها
- 26,473
- مدالها
- 16
سطح
13
- نویسنده موضوع
- #1
امروز روز تولدش است. ساعت که به ۱۰ صبح برسد او بیست ساله است و من بیست سال مادری کردهام؛ مادری- خانهداری. شغلم خانهداری نبود. کارمند شرکتی بودم با بیمه و همه مزایا اما پسرم که آمد مادری شدم تنها؛ شغلم بیبیمه و مزایا با ماموریتی تماموقت. از صبح تا شب، از شب تا صبح، هر روز بدون تعطیلی، بدون یک روز پشیمانی اما الان بعد از بیست سال، حس رضایتی که ته دلم داشتم با این حرفش خراب شد: «تو یک زن خانهداری که از مسایل جامعه و اجتماع چیزی نمیدونی!» دستم درد میکنه، خونه بوی نم تمیزی میده، بوی خورشت آلواسفناج همه جا پیچیده اما من دستم درد میکنه و احساس میکنم همه کارهایی که کردم بیهوده است. خانهداری یک کار بیهوده است؟! بیاجر، بیمزد، دستم درد میکنه! ...
به نظر شما چی؟ آیا یک زن خانهدار...
به نظر شما چی؟ آیا یک زن خانهدار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.