- ارسالیها
- 5,124
- پسندها
- 14,334
- امتیازها
- 54,473
- مدالها
- 24
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
![photo_2019-10-28_11-07-21.jpg photo_2019-10-28_11-07-21.jpg](http://dl.1roman.ir/dlrom/2022/05/978585_dcfe99f0d7b57c40e6636827d5fe0f9b_thumb.jpg)
روزی #دیونیسوس آنگونه که اووید در کتاب دگردیسیها آورده است متوجهٔ گمشدن #ساتیر_سیلنوس، پدرخواندهٔ خود شد. #ساتیر پیر ش*ر..اب نوشیده، م**س.ت کرده و سرگردان شده بود تا آنکه تنی چند از دهقانان فریگیهای او را یافته و او را پیش پادشاه خود #میداس بردند. میداس او را شناخت و برای ۱۰ روز به خوبی از او پذیرایی کرد
در روز یازدهم او #سیلنوس را پیش #دیونیسوس در لیدیه بازگرداند،دیونیسوس به او گفت تا برای پاداش هرچه میخواهد بگوید و #میداس خواست تا هرآنچه را که لمس میکند به طلا تبدیل شود. پس درخواستش برآورده شد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.