گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان خون کور: محافظان مرز | mikayla کاربر انجمن یک رمان

[Ghasedak.]

معادل ژاپنیش رو پیدا نکردم متاسفانه
در مورد ریکی هنوز باهاش کار دارم :))) به این زودیا از دور خارج نمیشه.

حالا حرص نخور. برای ادامه داستان رعایت کن.
آره اتفاقا می‌خواستم بگم یه فلش بک برای ریکی بنویس.
البته تو خاطرات رانماروی کوچک هم می‌تونی درموردش اطلاعات بدی.
راستی یه تنلگری به ازدواج الیزابت و جیرو هم بزن که چی شد اینا باهم ازدواج کردن. فقط زیاد فلش بک طولانی نکن.

 

[Mikayla]

حالا حرص نخور. برای ادامه داستان رعایت کن.
آره اتفاقا می‌خواستم بگم یه فلش بک برای ریکی بنویس.
البته تو خاطرات رانماروی کوچک هم می‌تونی درموردش اطلاعات بدی.
راستی یه تنلگری به ازدواج الیزابت و جیرو هم بزن که چی شد اینا باهم ازدواج کردن. فقط زیاد فلش بک طولانی نکن.

باشه.
حیفه ریکی همینطوری الکی الکی از کفم بپره. :)))
آسیاب به نوبت. بذار یکی یکی برم جلو.
هنوز فلش بک های پادشاه هم مونده.
کاش یه دستگاهی درست میشد که وصلش میکردی به مغز و خودش برات تایپ میکرد. ( آرزوهای یک نویسنده)

 

[فلورا.]

قلم‌تون سطحش خوبه
امیدوارم به موفقیت های بیشتر برسید

 

[Mikayla]

قلم‌تون سطحش خوبه
امیدوارم به موفقیت های بیشتر برسید

خیلی ممنونم. لطف داری. کاش نظرسنجی بالای رمان رو هم شرکت می‌کردی.

 

[فلورا.]

خیلی ممنونم. لطف داری. کاش نظرسنجی بالای رمان رو هم شرکت می‌کردی.

بله
حتما

 

[Ghazaleh.Sh]

سلام نویسنده جان با دیدن عکس‌ها می‌گم یا از انمیه‌ی ژاپنی الهام گرفته شده یا فن‌فیکشنه حالا وقتی خوندم میام نظر می‌دم!

 

[Mikayla]

سلام نویسنده جان با دیدن عکس‌ها می‌گم یا از انمیه‌ی ژاپنی الهام گرفته شده یا فن‌فیکشنه حالا وقتی خوندم میام نظر می‌دم!

سلام. عکس ها رو که من از تو پینترست مناسب با شخصیت های رمانم گیر اوردم. فن فیکیشن و یا الهام از چیزی نبوده. صرفا روی یه سری از اساطیر و این جور چیزا تحقیق کردم و یه داستان از خودم نوشتم. ممنون که نظرت رو گفتی.

 

[Ghasedak.]

نگفتم رمان پتانسیل ترسناک بودن داره؟ این چندپارت اخر قشنگ نشون داد که حسم درست بوده.
چقدر ریجس خشنه از اون پسربچه لاغر مردنی تو زندون انتظار نداشتم انقدر بی‌رحم باشه!!!
بعد نگو اون کتاب کذایی همونه که الان تو بدن میکای عاشق پیشه‌اس؟کتاب پادشاه

 

[Mikayla]

نگفتم رمان پتانسیل ترسناک بودن داره؟ این چندپارت اخر قشنگ نشون داد که حسم درست بوده.
چقدر ریجس خشنه از اون پسربچه لاغر مردنی تو زندون انتظار نداشتم انقدر بی‌رحم باشه!!!
بعد نگو اون کتاب کذایی همونه که الان تو بدن میکای عاشق پیشه‌اس؟کتاب پادشاه

بیشتر خشنه تا ترسناک. :)))
بالاخره روزگار برای همه یه جور نمی‌چرخه و از هر کسی یه چیزی میسازه.
همون کتابه. گریمور ممنوعه. ریکی هم وقتی توی آزمایشگاه زیرزمینیش بود، گفت که برگه‌های کتاب از پوست آدم درست شده اما میکای خنگ هنوز نفهمیده از جنس چیه. :))))

 

[پرینز نوچی]

اسم رمانت می تونه پادشاه اصیل باشه
البته می تونی به روسی ازش استفاده کنی که میشه آریگینالی کرول
یا میتونی بذاری تقابل اصیل و انسان