- نویسنده موضوع
- #1
در طول تاریخ پادشاهان مشهور به خون ریزی، خودکامگی و جنون بوده اند؛ اما در این میان مارکوس اورلیوس امپراتوری بود که میل به فرمانروایی نداشت. مارکوس از کودکی قصد داشت که فیلسوف شود. مطالعه زندگی سقراط او را به هیجان آورده بود.
درستی و شرافت برایش از قدرت و ثروت عزیزتر بودند. او همچون روستاییان لباس های ساده می پوشید و بر تخت های سخت و خشن می خوابید تا این که در هیجده سالگی عمویش امپراتور آنتونیوس او را به ولی عهدی برگزید. و این شاهزاده ی زاهد مسلک را وارد دنیایی کرد که چندان میلی به آن نداشت.
مارکوس اورلیوس تأملات خود را همچون برخی از فلاسفه در پشت میز تحریر اتاق ننوشته است، بلکه ثبت آنها مربوط به سالهای 169 ـ 175 در کارزار جنگ است. در نبردی که به گفته مورخان با متجاوزگران قبایل...
درستی و شرافت برایش از قدرت و ثروت عزیزتر بودند. او همچون روستاییان لباس های ساده می پوشید و بر تخت های سخت و خشن می خوابید تا این که در هیجده سالگی عمویش امپراتور آنتونیوس او را به ولی عهدی برگزید. و این شاهزاده ی زاهد مسلک را وارد دنیایی کرد که چندان میلی به آن نداشت.
مارکوس اورلیوس تأملات خود را همچون برخی از فلاسفه در پشت میز تحریر اتاق ننوشته است، بلکه ثبت آنها مربوط به سالهای 169 ـ 175 در کارزار جنگ است. در نبردی که به گفته مورخان با متجاوزگران قبایل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.