- ارسالیها
- 13,831
- پسندها
- 49,528
- امتیازها
- 96,908
- مدالها
- 161
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1
یکی هست تواین قلبم
که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه
یه کاغذ یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیوونه
یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اون و نمی خونه
یه روز همین جا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلش و غصه بگیره
گریه میکردم در و که می بست می دونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمی تونستم جلوی راش و بگیرم
می ترسم یه روزی برسه که اون و نبینم بمیرم تنها
خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا
سکوت اتاق و داره میشکنه داره می شکنه تیک تاک ساعت روا دیوار
دوباره نمیخوام بشه باور من که دیگه نمیاد انگار
یه روز همین جا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلش و غصه...
که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه
یه کاغذ یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیوونه
یه نامه که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اون و نمی خونه
یه روز همین جا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلش و غصه بگیره
گریه میکردم در و که می بست می دونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمی تونستم جلوی راش و بگیرم
می ترسم یه روزی برسه که اون و نبینم بمیرم تنها
خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا
سکوت اتاق و داره میشکنه داره می شکنه تیک تاک ساعت روا دیوار
دوباره نمیخوام بشه باور من که دیگه نمیاد انگار
یه روز همین جا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلش و غصه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر