متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

تاریخ ایران شیخ فضل الله نوری و اصل هشتم متمم قانون اساسی

  • نویسنده موضوع Rigina
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 166
  • کاربران تگ شده هیچ

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,855
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • نویسنده موضوع
  • #1
شیخ نه تنها با اکثر اصلهای متمم قانون اساسی مخالف بود بلکه با خودِ مجلس و مسئله قانون گذاری نیز مخالف بود، می گفت:
قوانین الهی بهترین قوانین است، پس ما اصلا نیازی به جعل قانون نداریم. بخاطر همین، او مجلسیان را تکفیر میکرد چون کارشان را بدعت می شمرد و می گفت: آنان فکر می کنند که اسلام و قوانین اش کامل نیست و در نتیجه، در پی تدوین قانون هستند...

اما یکی از اصلهایی که شیخ بشدت مخالف آن بود اصل هشتم بود که بر مساوات بین مردم ایران تاکید داشته و تمام اتباع ایرانی اعم از مسلمانان و اقلیتهای مذهبی زرتشتیان، نصرانیان و یهودیان را در مقابل قانون دولتی مساوی میدانست...
شیخ می گفت مگر در احکام اسلامی، یک مسلمان با کافر یا مرتد میتواند مساوی باشد؟ یک مسلمان میتواند زنانی از آنها را متعه یا صیغه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,855
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • نویسنده موضوع
  • #2
آنوقت، شیخ خطاب به مشروطه خواهانی که موافق اصل مساوات بین تمامی مردم ایران بودند، چنین می تاخته:
«ای بی شرف، ای بی غیرت، ببین! صاحب شرع برای اینکه تو منتحل(وابسته) به اسلامی، برای تو شرف مقرر فرموده و امتیاز داده تو را. و تو خودت از خودت سلب امتیاز می کنی و می گویی من باید با مجوس و ارمنی و یهودی برادر و برابر باشم...» (همان...367)
مخالفت شیخ با این اصول، مخصوصا اصل هشتم، چنان ریشه ای بوده که او با پشتیبانی محمدعلی شاه در حضرت عبدالعظیم متحصن گردید و اعتراضش، بخش زیادی از وقت مجلس را گرفت...

البته دلایلی در دست است که اکثریت علما حتی علمای مشروطه خواهِ مجلس نیز، معتقد به برابری نبودند، اسپرینگ رایس در این مورد در گزارشی به وزیر خارجه انگلستان می نویسد:
«ازمیان سه مجتهد حاضر در مجلس...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,855
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • نویسنده موضوع
  • #3
و او می کوشیده تا تصویب این اصل را به تاخیر اندازد، که البته سرانجام، فشار مشروطه خواهان، او را وادار کرد که دست از مخالفت بکشد. مخبر همایون از شاهدان این رویداد میگوید:
«سلطان محمود میرزا که از تحصیلکردگان دارالفنون و مردی شاعر و ادیب بود با نگارنده این سطور در باغ مجلس انتظار تصویب این ماده قانون را داشت ولی چون مخالفت سید عبدالله بطول انجامید سلطان محمود میرزا، پیشخدمت مجلس را که پیرمرد سیدی بود فراخواند و گفت برو بیدرنگ به سید بهبهانی بگو که اگر این ماده قانون که همه آزادیخواهان انتظار آنرا دارند امروز بتصویب نرسد، زنده نخواهی ماند. با تذکر پیشخدمت، سیدعبدالله فریاد کشید من مخالف نیستم و در نتیجه قانون مذکور از تصویب گذشت» (همان...ص318)
در بیرون از مجلس نیز اقلیتهای مذهبی دست از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا