متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متفرقه درباره یکی از شاهکارهای انیمه تاریخ بیشتر بدانید: Neon Genesis Evangelion

  • نویسنده موضوع Dark night
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7
  • بازدیدها 156
  • کاربران تگ شده هیچ

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #1
انیمه Neon Genesis Evangelion یکی از موفق‌ترین و پرفروش‌ترین انیمه‌های ژاپنی – ساخته گایناکس – محسوب می‌شود که سال ۱۹۹۵ نخستین قسمت آن پخش شد. این مجموعه علاوه بر موفقیت تجاری فوق‌العاده‌اش، تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیخته و جوایز متعددی کسب کرده است. در ادامه این مطلب به بهانه اکران آخرین اثر سینمایی این انیمه پس از سالها انتظار، ترجمه مقاله‌ای از پیتر تیریاس، نویسنده سایت کوتاکو، را درباره این انیمه زیبا باهم می‌خوانیم.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #2
شخصیت‌های انیمه Neon Genesis Evangelion رنج زیادی را متحمل می‌شوند.

یکی از همکارانم در LucasArts این سریال را به من معرفی کرد. پیش از آن هم چند انیمه مکا دیده بودم اما هیچ کدام شبیه Neon Genesis Evangelion نبود.

در ظاهر این انیمه هم خیلی از المان‌های یک اثر معمولی و کلیشه‌ای را داشت؛ یک خلبان جوان و مایوس به نام شینجی ایکاری که اساسا همان «برگزیده» است و می‌خواهد دنیا را نجات دهد. اما از لحظه‌ای که سریال شروع شد و من فریاد ایکاری روی صندلی خلبان را شنیدم، متوجه شدم با دنیایی از رنج طرف هستم.

یک تقلای بزرگ در مقابل هیولاهای جالوتی به نام «فرشته‌ها» (Angels) وجود دارد و شخصیت‌ها یا به دنبال اتحاد دوباره با پدرشان (آدام) یا آغاز دوباره زندگی بشری با استفاده از فرشته دوم (Second Angel) یا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #3
هم EVA و هم خلبان به معنای واقعی کلمه از جهنم عبور می‌کنند و تماشای آن‌ها بدون شک دردآور و دشوار است. هیچ قسمتی بدون اینکه شینجی در آن از درد فریاد نکشد، به پایان نمی‌رسد. شخصیت‌های بالغ انیمه اغلب احساس بدی در این رابطه پیدا می‌کنند، دندان‌ها را به هم می‌فشارند، و اجازه می‌دهند نوجوانان داستان در رنج خود باقی بمانند چراکه اینجا سرنوشت و بقای بشریت مطرح است.

برای دنبال کردن این هدف، همه حاضرند هرکاری از دستشان برمی‌آید انجام دهند. این یک حقیقت تلخ است و ما به عنوان مخاطب هر قسمت بیشتر با آن مواجه می‌شویم. و خب چاره‌ای جز پذیرفتن این حقیقت نداریم، حتی اگر رنج و تنبیهی که شخصیت‌ها می‌بینند بسیار ناخوشایند و بعضا غیرمنصفانه باشد.

از بسیاری از جهات، اپیزود ششم با نام Showdown in Tokyo-3...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #4
من خیلی دوست داشتم که مردم برای شکست این هیولا همه چیز را به ابرقهرمان کودک داستان، شینجی، واگذار نکردند. مبارزه با Ramiel یک المان تاکتیکی هم داشت که آن را واقع‌گرایانه می‌کرد. اینجا با یک جنگ تمام عیار و بدون مغز میان هیولاهای مکا طرف نیستید، بلکه همه چیز یک میدان جنگ واقعی را تداعی می‌کند.

Neon Genesis Evangelion

میساتو کاتسوراگی که رهبر عملیات‌های تاکتیکی محسوب می‌شود، یک سری آزمایش را آغاز می‌کند تا متوجه شود چه چیزی در مقابل انجل جدید کار می‌کند و چه چیزی کار نمی‌کند.

این شامل استفاده از یک مترسک بادی با شمایل EVA 01 و شلیک به رامیل با خمپاره‌انداز تیپ ۱۲ از روی یک قطار می‌شود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #5
کاتسوراگی باید حین برنامه‌ریزی همه چیز را در نظر بگیرد که شامل منبع انرژی (کل ژاپن)، و بررسی جغرافیایی منطقه برای پیدا کردن بهترین مکان شلیک با اسلحه می‌شود. او حتی با استفاده از کامپیوتر چندین حالت مختلف را شبیه‌سازی می‌کند تا درصد یا شانس موفقیت مشخص شود (آن‌ها یک شانس ۸.۹ درصدی به دست می‌آورند که خب بهتر از هیچ است!).

در همین میان او می‌بایست در زمینه سیاسی هم فعالیت‌های مهمی انجام داده و بالا دستی‌های خود را راضی کند تا اجازه آزمایش این نقشه‌ها را به او بدهند؛ کاتسوراگی به خوبی می‌داند اگر شکست بخورد، پایانی بر سازمان NERV و صدالبته، انسانیت خواهد بود.

درست زمانی که ماجرا دارد به نقطه اوج می‌رسد، سریال دوباره بیشتر به سطوح شخصی بازمی‌گردد. شینجی هنوز قدرت و سلامتی کامل خود را پس از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #6
آیانامی بدون پرسیدن هیچ سوالی در عملیات شرکت می‌کند و به شینجی می‌گوید اگر او نیز همین کار را انجام ندهد خودش جای او را خواهد گرفت. هر دو شخصیت شرایط خوشایند و راحتی ندارند اما شینجی خجالت و گوشه‌گیری هم دارد که قضیه را دشوارتر می‌کند؛ همه این‌ها در حالی است که ظاهر آیانامی از اعتماد به‌نفس زیادی برخوردار است.

Neon Genesis Evangelion

اکنون یک زوج عجیب و منحصر به فرد شکل گرفته است. ری مسئولیت دفاع از شینجی را بر عهده دارد و او هم باید تیر اصلی را بر پیکره رامیل وارد کند؛ هر چه باشد شینجی نرخ هماهنگی بیشتری با EVA دارد و این ماموریت به شلیک تقریبا بی‌نقص رایفل نیاز خواهد داشت.

زمانی که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #7
زمانی که دومین شلیک به سمت شینجی روانه می‌شود، تقریبا همه ماموریت را شکست‌خورده تصور می‌کنند. اما آیانامی برای نجات او دست به کار شده و یک شلید یا سپر برای محافظت از خود و شینجی ایجاد کرده که آن‌ هم خیلی زود شروع به ذوب شدن می‌کند.

هر ثانیه صبر برای شارژ دوباره رایفل مثل یک ساعت می‌گذرد. وقتی بالاخره انتظار به پایان می‌رسد، شینجی تیر دوم را روانه هدف می‌کند و خوشبختانه این بار قطعه ژئومتریک مرگ را از بین می‌برد.

Neon Genesis Evangelion

خسارات و صدمه‌ای که این نبرد به خلبان‌ها وارد می‌کند به شکل عمیقی دردناک است. همه چیز درباره این سریال پر شده از رنج؛ نجات دنیا آسان نیست و قرار هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #8
فشار و بار زیادی روی این نوجوانان قرار دارد تا کارهای ناممکن را به انجام رسانند. هردفعه که آن‌ها یک پیروزی به دست می‌آورند، طوری روح آن‌ها را می‌خورد که به شخصیت دوریان گری شباهت پیدا می‌کنند.
Neon Genesis Evangelion

در پایان قسمت، شینجی و آیانامی یک تسلی خاطر لحظه‌ای در حضور یکدیگر پیدا می‌کنند. آن‌ها متوجه می‌شوند عدم درک متقابل از انگیزه‌های شخصی‌شان در مقابل داشتن دلیلی برای مبارزه و نجات بشریت، هیچ اهمیتی ندارد. اما حداقل ما در تیتراژ پایانی قسمت آهنگ Fly Me To The Moon را می‌شنویم که کمی دل آزرده‌مان را تسکین می‌دهد.

منبع: Kotaku
 
امضا : Dark night

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا