دوره دانشگاهم بود سر جلسه امتحان فزیک بودم و پشت سرم چند همکلاسیم تقلب میکردن و حرف میزدن، استاد فک کرد من تقلب میکنم منو برد پیش خودش جلوی بقیه که مثلا اینو آوردم و تقلب نکنه اینجا و حواسم بهش باشه...
خلاااااصه خیلی بد رفت سرم کارش چون کاملا بیگناه بودم و یه عادتی داشتم از دوره مدرسه تا دانشگاه که اصلا تقلب نمیکردم حتی اگه هیچ سوالیو حل نمیکردم و نه هم تقلب میدادم..... و خیلیم راضی بودم از این عادتم ولی بقیه رو کفری میکرد این عادتم
و همیشه هم نمرات عالی میگرفتم، یادش بخیررررر