پناهگاه حیوانات پناهگاه کاربر hesarabi1399

[دومـان]

این تایپک مخصوص کاربر hesarabi1399 است.
هنگام فعالیت قوانین را رعایت کنید.

از ارسال اسپم خودداری شود*​

 

[حصار آبی]

این کوچولو، قرار بود پسر من باشه. راستی از کجا فهمیدم پسره؟
جوجه خروس‌ها برخلاف جوجه مرغا روی ساق پاشون به انگشت اضافه دارن که بهش می‌گن ناخونک. جوجه مرغا اینو ندارن. یه نشونه‌ی دیگه‌ش پرهای رو بال‌هاشونه که برای جوجه خروس‌ها منظمه و برای جوجه مرغا نامنظمه. یعنی کوتاه بلندی و نوکاشونم فرق داره. براساس تجربه می‌گم. یه فرق دیگه هم تو تاج و رفتارهاشونه. جوجه خروس‌ها علاقه‌ی زیادی به نگاه کردن به اطراف و گوش‌ دادن به صداها دارن و کمتر می‌خوابن. البته تو این سن فقط از روی ناخونکش میشه شناختش. حالا اینم خروس کوچولویه ناز من.

 

[حصار آبی]

میگم قرار بود پسرم باشه، چون این طفلک وقتی تو تخم بود از کنار مامانش تکون خورد و بعدم شکست. بیچاره هنوز نارسه. مامان مرغه هم تو مرحله‌ای که سریع می‌ترسه. ما هم که فهمیدیم چه بهش شده تلاش کردیم بذاریمش پیش مادرش؛ اما مادرش بخاطر اینکه ترسیده بود قبولش نکرد. هیچوقت به مرغا تو این مرحله یعنی «کُرُکی» که مرحله،ی خواب مرغ به روی تخم‌ها هست نزدیک نشین، چون ممکنه به شما حمله کنه یا ناخواسته به جوجه‌ها صدمه بزنه.

 

[حصار آبی]

خانم مرغا ممکنه تو هر فصلی «کُرُک» بشن. اما بیشتر تو فصل پاییز و بهار اینطور میشن. اونا قبل کرکی به بقیه گله می‌فهمونن که دیگه من می‌خوام رو تخم بخوابم. چجوری؟ یه رفتار عجیب بینشون شایعه. اینکه روی بال‌هاشون چوب ریز، برگ یا حالا هرچیزی می‌ریزن. به قول قدیمیا می‌خوان بگن من دلم جوجه‌ای رو می‌خواد که رو پرام بره. بعد صداشون عوض می‌شه. خیلی خشن می‌شن و کم‌کم کسل می‌شن و روی تخم‌ها می‌خوابن و روزی فقط برای ده دقیقه تا یه ربع ساعت بیرون میان تا یکم هوا و غذا بخورن. پرهاشون تمام مدت تا زمانی که جوجه‌ها از تخم بیرون بیان و به سنی برسن که بتونن مستقل بشن، پف کرده و بازن. کند راه میرن و صداشون خشنه و به هر کس و چیزی که به جوجه‌ها نزدیک بشه حمله می‌کنن.
من دیگه خیلی به رفتارای مرغا دقیق شدم. چون...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[حصار آبی]

من دلم برا مرغا می‌سوزه. اینکه تو بیست و چهار ساعت فقط برای این زمان کم بیرون بیاد و با عجله برگرده. و حتی فضله‌ش رو نگه داره تا از لونه بیاد بیرون. خیلی عجیبه نه. وقتی جوجه‌ها بیرون میان، این مدت رو نیم‌خیز میشینه تا اونا رو له نکنه. هیچوقت کامل و راحت نمی‌شینه. واقعا قدرت خدا رو ببین.

 

[حصار آبی]

 

[حصار آبی]

خب، فقط در همین حد از سرنوشت جوجه‌های تصاویر بالا بگم که آخرش بابا خروسه مُرد، در اثر حمله‌ی زنبورای غارت‌گر و باید بگم واقعا مرگش غصه داشت.
یکی از جوجه‌ها که رنگش سیاه بود هم به دلایل ژنتیکی تو رشد از خواهر و برادراش جا موند و در پایان مُرد. خدا رو شکر بقیه بزرگ شدن و الان خودشون خانم مرغه و آقا خروسن. پنج خروس و چهار مرغ.
و حالا خانم مرغیمون باز دوباره رو تخما خوابید و این کوچولوا بدنیا اومدن. چهار تا جوجه تپلی.
اینم بگم که مرغ تابستونا تو منطقه ما نباید بخوابه، جوجه‌ها از گرما می‌میرن و علی‌الخصوص خود خانم مرغه. اینا هم که می‌بینید تو یه جای مناسب با سیستم تهویه مناسب نگاهداری شدن و الا می‌مردن.

 

[حصار آبی]

مشاهده فایل‌پیوست 584592این کوچولو، قرار بود پسر من باشه. راستی از کجا فهمیدم پسره؟
جوجه خروس‌ها برخلاف جوجه مرغا روی ساق پاشون به انگشت اضافه دارن که بهش می‌گن ناخونک. جوجه مرغا اینو ندارن. یه نشونه‌ی دیگه‌ش پرهای رو بال‌هاشونه که برای جوجه خروس‌ها منظمه و برای جوجه مرغا نامنظمه. یعنی کوتاه بلندی و نوکاشونم فرق داره. براساس تجربه می‌گم. یه فرق دیگه هم تو تاج و رفتارهاشونه. جوجه خروس‌ها علاقه‌ی زیادی به نگاه کردن به اطراف و گوش‌ دادن به صداها دارن و کمتر می‌خوابن. البته تو این سن فقط از روی ناخونکش میشه شناختش. حالا اینم خروس کوچولویه ناز من.

راستی این کوچولوم الان خانم مرغه شده، یه مرغ قهوه‌ای...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.