گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد رمان زمزمه آسمان| فاطمه علی آبادی کاربر انجمن یک رمان

[Fateme.]

به نام او

نام رمان :زمزمه‌ی آسمان
نام نویسنده:فاطمه علی آبادی
ژانر رمان: #اجتماعی، #عاشقانه، #معمایی


تینا؛ دختری ایرانی، روزی هر چه را دارد قربانی تحقق رویای خود می‌کند و کیلومترها از سرزمین مادری‌اش فاصله می‌گیرد. با بدتر شدنِ حال پدرش، دوباره پا به خاک ایران می‌گذارد و طوفانی ناخواسته، تمام زندگی‌اش را در بر می‌گیرد. آیا قرار است روزی به چشم خود، ثمره‌ی سال‌ها تلاشش را ببیند؟
سرنوشت، گاهی چیز دیگری را رقم می‌زند.

موضوع 'رمان زمزمه‌ی آسمان | فاطمه علی آبادی کاربر انجمن یک رمان' در حال تایپ - رمان زمزمه‌ی آسمان | فاطمه علی آبادی کاربر انجمن یک رمان

[COLOR=rgb(44, 130...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[*Adonis*]

رمانتون قشنگه و خط داستانی خوبی داره، با قدرت ادامه بدین عزیزم، من فقط چند پارت اولو خوندم و خوب بود به نظرم، فقط یک موردی که هست معلومه شما زیاد کتاب‌های ترجمه شده میخونین، چون سبک نوشتارتون کاملا شبیه رمان‌های خارجی بود. بازم دوسش داشتم موفق باشی جان من

 

[Fateme.]

رمانتون قشنگه و خط داستانی خوبی داره، با قدرت ادامه بدین عزیزم، من فقط چند پارت اولو خوندم و خوب بود به نظرم، فقط یک موردی که هست معلومه شما زیاد کتاب‌های ترجمه شده میخونین، چون سبک نوشتارتون کاملا شبیه رمان‌های خارجی بود. بازم دوسش داشتم موفق باشی جان من

خیلی ممنونم.
راستش، بله
البته رمانِ ایرانی هم زیاد خوندم.
ولی خب، بیشتر رمان های خارجی خوندم، مخصوصا رمان های جان اشتاین بک.
از نظر سبک نوشتاری، بیشتر، پیرو اونم.

 

[Armita.sh]

سلام جانم.
قلمتون جوریه که برای من به‌شخصه رمان‌های ترجمه شده رو تداعی می‌کنه(این نکتۀ منفی نیست!)
شخصیت تینا چندان بکر نیست اما خوبیش اینه که دو بعدیه و مخاطب رو زده نمی‌کنه.
موضوع داستانتون جالبه و با پردازش بهترتر زیباترهم میشه.
امیدوارم موفق باشید، و رمانتون به جایی که دوست دارید برسه

 

[*Adonis*]

خسته نباشی جانا ^-^
حتما رمان ادامه هم داره نه؟ آخه واسه اعلام خبر پایان فصل 5 یه پست جدید گذاشتی

 

[Fateme.]

سلام جانم.
قلمتون جوریه که برای من به‌شخصه رمان‌های ترجمه شده رو تداعی می‌کنه(این نکتۀ منفی نیست!)
شخصیت تینا چندان بکر نیست اما خوبیش اینه که دو بعدیه و مخاطب رو زده نمی‌کنه.
موضوع داستانتون جالبه و با پردازش بهترتر زیباترهم میشه.
امیدوارم موفق باشید، و رمانتون به جایی که دوست دارید برسه

سلام عزیزم. خیلی ممنونم از نظر خوبت.
راستش چون از زبان کسی نوشتم که ده سال اونور زندگی کرده، خیلی ایرانیزه نکردم متن رو.
در مورد شخصیت اش هم، یه دختره که تو سن پایین مادرش رو از دست داده و یه مقدار هم درونگرا است. سعی کردم این رو به مخاطب برسونم. حالا نمی دونم چه قدر موفق بودم.
یه دنیا ممنون که وقت گذاشتی و مطالعه کردی. امیدوارم تو ادامه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Fateme.]

خسته نباشی جانا ^-^
حتما رمان ادامه هم داره نه؟ آخه واسه اعلام خبر پایان فصل 5 یه پست جدید گذاشتی

سلام زیبا.
بله. هر فصل که تموم میشه اعلام می کنم.
رمان در کل ۲۱ فصله. دیروز دو پارت اولِ فصل ششم رو گذاشتم.

 

[Azadeh✿]

واقعا فاز اینایی که رمان میخونن و نظر نمیدن رو درک نمیکنم!
من دوست دارم شخصا برم بالا سر کسانی که دارن رمان هامو میخونن وایسم تمام حالات چهره شون رو نگاه کنم و بعدش لحظه به لحظه هم دیالوگ شیرفرهاد توی برره رو بگم...
تو باید نظر ودی... تو باید راجب این موضوع نظر ودی... الان نظر وده..

 

[Fateme.]

واقعا فاز اینایی که رمان میخونن و نظر نمیدن رو درک نمیکنم!
من دوست دارم شخصا برم بالا سر کسانی که دارن رمان هامو میخونن وایسم تمام حالات چهره شون رو نگاه کنم و بعدش لحظه به لحظه هم دیالوگ شیرفرهاد توی برره رو بگم...
تو باید نظر ودی... تو باید راجب این موضوع نظر ودی... الان نظر وده..

پارت های من رو بخون، تقریباً قبل هر پارت دارم التماس می‌کنم
مونده فقط نفرین کنم.
بدبختی اینه، بعضی وقتا برای جبران لایکی که دادی، لایک می کنن. این دیگه خیلی بده.

 

[Azadeh✿]

پارت های من رو بخون، تقریباً قبل هر پارت دارم التماس می‌کنم
مونده فقط نفرین کنم.
بدبختی اینه، بعضی وقتا برای جبران لایکی که دادی، لایک می کنن. این دیگه خیلی بده.

اره متاسفانه فعالیت ها خیلی کمه. من خودم سعی میکنم واقعا داستان ها رو بخونم ولی بیشتر وقتم رو روی رمان تو میذارم چون نوشتارت رو دوست دارم
کاربر ها فعالیت خاصی ندارن ولی مدیر ها خیلی عالی هستن