متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

آموزشی -آرایه‌ها-

  • نویسنده موضوع Negar-
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 20
  • بازدیدها 517
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #1
بسم رب
در این تاپیک انواع آرایه‌های موجود در زبان فارسی ذکر می‌شود.
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #2
واج‌آرایی

وقتی تکرار یک یا چند صامت یا مصوت بیش از حد معمول در بخشی شعر رخ دهد، به‌ گونه‌ای که آن را خوش‌آهنگ کند، به آن «واج‌آرایی» یا «نغمه حروف» می‌گوییم. شاید معروف‌ترین مثالی که برای این آرایه ادبی بیان می‌شود، بیت زیر از منوچهری باشد:
خیزید و خز آرید که هنگام خزان است
باد خنک از جانب خوارزم وزان است

همان‌طور که می‌بینیم، واج‌های «خ» و «ز» چند بار در این بیت تکرار شده‌اند. یا در بیت زیر از حافظ که مصوت بلند «آ» چند بار تکرار شده و واج‌آرایی زیبایی را آفریده است:
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #3
جناس

جِناس در لغت به معنی هم‌جنس بودن است. در صنایع بدیع، جناس آرایه‌ای است که در آن دو یا چند کلمه که در تلفظ شبیه هم یا هم‌جنس اما در معنی مختلف باشند، به کار می‌رود. برای مثال، در شعر زیر از مسعود سعد واژه «نای» اول آلت موسیقی و «نای» دوم نام حصاری است که او در آن زندانی بوده است:
چون نای بینوایم از این نای بینوا
شادی ندید هیچ‌کس از نای بینوا


یا بیت معروف زیر از خیام آرایه جناس دارد که در آن، «گور» اول همان حیوان معروف و «گور» دوم به معنی قبر است:
بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟

انواع جناس:

[COLOR=rgb(184, 49...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #4
سجع

سجع در لغت به معنی بانگ کردن قمری و سخن با قافیه گفتن است. در صنایع ادبی، سجع آرایه‌ای است که در آن، کلمات نثر هم‌قافیه هستند. می‌توان چنین گفت که سجع در نثر، همان حکم قافیه در شعر را دارد. چند سجع زیبا در نثر زیر از مناجات‌های خواجه عبدالله انصاری، قابل مشاهده است:

الهی اگرچه بهشت چون چشم و چراغ است.
بی دیدار تو درد و داغ است.
دوزخ بیگانه را بنگاه است.
و آشنا را گذرگاه است
و عارفان را نظرگاه است.
الهی اگر مرا در دوزخ کنی دعوی دار نیستم،
و اگر در بهشت کنی بی جمال تو خریدار نیستم.
الهی!
من به حور و قصور ننازم، اگر نفسی با تو پردازم، از آن هزار بهشت سازم.
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #5
تشبیه

به این جمله توجه کنید: «چهره محبوب مانند ماه زیباست.» ما در این جمله صفت «زیبایی» «چهره محبوب» را با استفاده از کلمه «مانند» به «ماه» تشبیه کرده‌ایم. تشبیه یکی از آرایه های ادبی معنوی است و همانندی میان دو چیز را بیان می‌کند. ساختمان تشبیه از چهار بخش تشکیل شده است: مُشَّبَه، مُشَّبَهٌ به، وجه شَبَه و اَداتِ تشبیه.
مشبه کسی یا چیزی است که می‌خواهیم آن را مانند کنیم.
مشبه‌به نیز چیزی است که مشبه را به آن تشبیه می‌کنیم.
ادات تشبیه واژه پیوند دهنده میان مشبه و مشبه‌به است.
وجه شبه نیز ویژگی یا ویژگی‌هایی است که مشبه و مشبه‌به در آن‌ها به هم شباهت دارند.

[COLOR=rgb(209...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #6
استعاره

استعاره در لغت به معنی عاریت گرفتن است و استعمال کلمه‌ای در غیر معنی حقیقی خودش به منظور تشبیه. در واقع، می‌توان چنین گفت که استعاره همان تشبیه است که در آن، یکی از طرفین تشبیه (مشبه و مشبه‌به) حذف شده است. به عبارت بهتر، در استعاره کلمه‌ای را به جای کلمه‌ای دیگر قرار می‌دهیم به این شرط که مشابهت داشته باشند. یکی از دلایل استفاده از استعاره، تکراری شدن تشبیهات مختلف و رایج آن بین عامه مردم است.
از معروف‌ترین انواع استعاره می‌توان به استعاره مصرحه و استعاره مکنیه اشاره کرد.

استعاره مصرحه...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #7
کنایه

گاهی گوینده می‌خواهد منظوری را برساند، اما به دلایلی نمی‌خواهد آن را به صورت مستقیم بیان کند. در این مواقع چیزی را بیان می‌کند که در ظاهر معنای دیگری دارد، اما به طور غیرمستقیم هدف و منظور گوینده را بیان می‌کند. کنایه یا کنایت در مقابل صراحت قرار دارد و در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح ادبی گفتن لفظی یا سخنی است که بر غیر معنی اصلی خودش دلالت کند.
دوبیتی زیر از باباطاهر، مثال واضحی برای آرایه کنایه است:
از آن روزی که ما را آفریدی
به‌غیر از معصیت چیزی ندیدی

خداوندا به‌حق هشت و چارت
ز ما بگذر، شتر دیدی ندیدی

کنایه را نیز مانند استعاره نوعی مجاز دانسته‌اند. گاهی تشخیص...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #8
اغراق

اغراق در لغت به معنی زیاده‌روی کردن در توصیف کسی یا چیزی است و در اصطلاح ادبی نیز به افراط و زیاده‌روی در مدح یا ذم کسی یا چیزی گفته می‌شود.
برای مثال در بیت زیر، «به ابر اندر آورد گرد» اغراق دارد و منظورش این است که گرد و خاک به پا کرد و این گرد و خاک تا ابر هم رفت.
که با دختری او به دشت نبرد
بدین‌سان به ابر اندر آورد گرد

مبالغه

در آن گوینده چیزی را مدعی می‌شود که هم از نظر عقل شدنی است و هم عادتاً در زندگی مثال‌هایی دارد. به عبارت دیگر، مبالغه یا تبلیغ،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #9
مراعات نظیر

مراعات النظیر یا مراعات نظیر یا صنعت تناسب آن است که شاعر یا نویسنده در شعر یا نثر خود کلماتی را به کار گیرد که با هم نسبتی و مناسبتی داشته باشند.
مثلاً کلمات «مزرع» و «داس» و «کِشته» و «درو» در این بیت حافظ مراعات نظیر دارند:
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو

یا کلمات «اسب» و «نطع» و «پیاده» و «رخ» و «پیل» و «مات» که همه مربوط به شطرنج است، در این بیت خاقانی:
از اسب پیاده شو بر نطع زمین رخ نه
زیر پی پیلش بین شه مات شده نعمان
 
امضا : Negar-

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #10
حسن تعلیل

حسن تعلیل به معنی علت زیبا آوردن، برای وصفی علتی بیان می‌شود که مناسب آن وصف باشد و همچنین لطیف و در عین حال غیرواقعی و تخیلی. برای مثال، محمدتقی بهار در بیت زیر، به زیبایی کوه دماوند را قلب زمین تصور کرده که دلیل سر بر آوردن آن را غصه‌دار بودن زمین است:
تو قلب فسرده زمینی
از درد ورم نموده یک چند

یا صائب تبریزی، در بیت زیر، دلیل آویزان بودن و سرافکندگی بید را بی‌حاصلی می‌داند:
بید مجنون در تمام عمر سر بالا نکرد
حاصل بی‌حاصلی نبود به جز شرمندگی
 
امضا : Negar-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا