متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

کمیک مون نایت | Moon Knight

  • نویسنده موضوع Rigina
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 73
  • بازدیدها 345
  • کاربران تگ شده هیچ

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #41

مشت کانشو:​

اسپکتور چندین ماه در پروسه درمان قرار داشت تا مشکلاتی که برای سلامت روانش به وجود آمده بود، از بین برود و به‌طور کامل بهبود پیدا کند. بعد از پایان یافتن این دوره، اسپکتور تصمیم گرفت که خودش را از فعالیت‌های مون نایت بازنشسته کند. از طرف دیگر هم از آنجایی که فشار زیادی از طرف مارلین بر رویش قرار داشت، تصمیم گرفت که هر دو هویت مارک اسپکتور و همچنین جیک لاکلی را رها کند. زیرا مارلین اعلام کرده بود که شخصیت شاد و سطح بالای استیون گرنت را بیشتر از همه دوست دارد. مارک دیگر در این برهه زمانی به‌طور کامل متقاعد شده بود که فقط یک تجربه نزدیک به مرگ داشت و قسمتی را که با کانشو بود، تا حد زیادی توهم بود. او حتی بعد از اینکه این توضیحات را باور کرد و متقاعد شد، بت این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #42
1725558452652.png

بااین‌حال، مارلین با جدیت بسیار زیاد تصمیمات او را رد کرد و قبول نکرد که همراه او به این مسیر پر پیچ و خم نزولی که خشونت و جنون بسیار زیادی را به همراه داشت، برود. مارلین همچنین به‌شدت به مارک اصرار کرد که او هم به این ماجراجویی نرود. او مطمئن بود که اگر مارک یک بار دیگر به آن‌جا برود، دوباره هوایی می‌شود و لباس مخصوص مون نایت را بر تن می‌کند. بااین‌حال، زمانی‌که مارک با وجود تمام این اصرارها تصمیم نهایی خود را گرفت، مارلین ارتباطش را به او قطع کرد و از خانه او هم رفت. مارک در طی سفر خود به مصر، سه کشیش را ملاقات کرد. این سه کشیش اعلام کردند که بت کانشو به دستان آواتار و نماد «انوبیس» یعنی فردی به نام «احمد عزیز» افتاده است. ظاهرا این احمد عزیز در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

پیوست‌ها

  • 1725558448515.png
    1725558448515.png
    773.3 کیلوبایت · بازدیدها 1
آخرین ویرایش
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #43
زیرا او اعتقاد داشت که بت کانشو، تنها چیزی است که برای تسخیر و کنترل کردن تمام دنیا، مقابل او قرار دارد و مانع بزرگی برایش محسوب می‌شود. به همین ترتیب، این سه کشیش، مارک را به‌عنوان مشت کانشو خواندند و مجموعه از سلاح‌های عرفانی و همچنین نیروها و قدرت‌های ماوراءطبیعی به او هدیه دادند. به واسطه همین هدیه‌ها، قدرت مارک دوباره از سر گرفته شد و ایمان او مجدد احیا شد. مارک دیگر می‌توانست دوباره آن لباس مخصوص مون نایت را بر تن کند. او حتی حالا دیگر چندین برابر قبل قدرت داشت و می‌توانست به‌راحتی آنوبیس را شکست دهد، نقشه‌های او را از بین ببرد و بت کانشو را هم از دست او نجات دهد. در کمال تعجب و به طرز عجیبی، درست چند ثانیه بعد از نجات دادن بت از نابودی، یک طوفان بیابانی ناگهانی که مملو از شن بود،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #44

انتقام‌جوی نقره‌ای:​

زمانی‌که اعضای گروه انتقام جویان ساحل غربی در مصر باستان گیر افتادند، هاوک آی با کانشو یک قرار گذاشت. براساس این عهد و قرار، هاوک آی چند سلاح مختلف را به وجود آورد که کانشو می‌توانست ازطریق قدرت‌های عرفانی آن‌ها را پیشرفته و قدرتمند کند. قرار بر این بود که سلاح‌ها بعدها و در قرن بیستم، به مارک اسپکتور داده شود. در عوض انجام این کار کار هم کانشو به نماد و آواتار خود یعنی مارک خبر داد که آن‌ها در چه وضعیتی قرار دارند. او با انجام این کار، به مون نایت اجازه داد که به کمک اعضای این گروه ابرقهرمانی برود، آن‌ها را نجات دهد و به زمان حال بازگرداند. بعد از این ماجراها، مون نایت به‌عنوان انتقام‌جوی بیست و چهارم، به این گروه پیوست. با اینکه مون نایت نقش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #45
1725558602580.png

از آنجایی که او مدت زمان بسیار طولانی‌ای را تنها بود و به‌صورت فردی به مأموریت‌های مختلف می‌رفت و تقریبا عضو هیچ تیمی نبود، برای هماهنگ کردن خودش با اعضای تیم به مشکل می‌خورد. او اغلب اوقات کارهای خود را سریع انجام می‌داد و برخی از قوانین مختص گروه را می‌شکست؛ مانند ماجرای تعقیب فردی به نام « Cornelius Van Lunt» که درنهایت باعث کشته شدن این فرد شد. علاوه‌بر این، بعد از گذشت مدتی زمانی کع ارتباط احساسی و عاشقانه‌ای بین او و یکی دیگر از اعضای گروه یعنی « Tigra» به وجود آمد، تا حدودی این تنش بیشتر و ارتباط‌ها پیچیده‌تر شد. از آنجایی که «فانتوم رایدر» آسیب زیادی به ماکینگ برد وارد کرده بود، او هم اجازه داد تا فانتوم رایدر در طی ماجرایی جان خود را از دست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #46
موون نایت تا به امروز چندین مورد از تجهیزات تکنولوژیکی بسیار جذاب و پیشرفته مارول را ساخته است

زمانی‌که این حقیقت فاش شد، همسر او یعنی هاوک آی، او را متهم کرد. همین موضوع باعث شد تا ماکینگ برد از عضویت خود در گروه انتقام جویان، استعفاء دهد. بعد از این اتفاق، هم Tigra و هم مون نایت انتخاب شدند تا به همراه او از این گروه بروند و تیم زیرمجموعه‌ای خودشان از نوع انتقام جویان را تشکیل دهند. این سه نفر به همراه «بیل فاستر» در طی رویداد Evolutionary War با تکامل عالی مبارزه کردند. بعد از این ماجرا هم آن‌ها به مبارزه با « Night Shift» رفتند. در طی همین برهه زمانی، اعضای گروه به سراغ «هل استورم» رفتند و از او خواستند تا در ماجرای ماکینگ برد به آن‌ها کمک کند. زیرا مدام فانتوم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #47

مارک اسپکتور: مون نایت:​

بعد از ماجراهایی که حول محور کانشو و تسخیر بدن اسپکتور به وجود آمده بود، مارک دوباره به شهر نیویورک بازگشت و به‌دنبال مارلین گشت تا او را پیدا کند. علاوه‌بر این هم مارک به‌دنبال راهی بود که بتواند ارتباط خود را دوباره با فرنچی برقرار کند و مشکلات به وجود آمده را از بین ببرد. او در این برهه زمانی دیگر مطمئن نبود که آیا می‌خواهد دوباره تبدیل به مون نایت شود یا خیر. بااین‌حال، زمانی‌که بوشمن، دشمن قدیمی مارک اسپکتور، به شهر آمد و مارلین را دزدید، مارک مجبور شد تا دوباره به قالب همان شوالیه هلال ماهی خود بازگردد. بااین‌حال، از آنجایی که دیگر هیچ نفوذ و تاثیر ماوراءطبیعی از طرف کانشو روی مارک قرار نداشت، او از لحاظ روانی و ذهنی خیلی بیشتر از قبل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #48
موون نایت - مارول کامیکس - moon knight - marvel comics




در عوض، او دیگر در این خط داستانی و در شرایط جدید خود، تصمیم داشت که بیشتر روی امپراطوری مالی خود تمرکز کند. به همین ترتیب او شرکت مخصوص به خود را افتتاح کرد و نام آن را SpectorCorp گذاشت. در همین حین، او در تلاش بود تا تمرکز بیشتری روی خیابان‌های شهر داشته باشد و با جنایت‌هایی که در آن‌ها رخ می‌دهد مبارزه کند؛ به‌جای اینکه همانند قبل که تحت تاثیر و نفوذ کانشو بود، به مبارزه با تهدید‌های کیهانی یا ماوراءطبیعی بپردازد. بعد از تمام این اتفاقات، مارک متوجه شد که یکی از دشمنان قدیمی او یعنی میدنایت من زنده است. اما هنوز مدت زیادی نگذشته بود که مشخص...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #49
مارک که به‌نوعی در مقابل این ماجرا احساس تعهد می‌کرد، با اکران آموزش دادن او را پذیرفت. میدنایت که به طرز ناامیدانه‌ای در تلاش بود تا نشان دهد که فرد شایسته‌ای است و می‌تواند قهرمان خوبی باشد،‌ به سیکرت امپایر نفوذ کرد. اما درنهایت دستگیر شد و شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که همه تصور کردند که او مرده است؛ آن هم درحالی‌که لباس مون نایت را پوشیده بود. بااین‌حال، برخلاف تصور همه، میدنایت از آن ماجرا جان سالم به در برده بود. از آنجایی که او آسیب‌های بسیار زیادی در طی آن ماجرا دید، تبدیل به یک سرباز سایبورگی شد و در سیکرت امپایر به فعالیت پرداخت. میدنایت که تصور می‌کرد که این انتقام‌جوی نقره‌ای او را رها کرده است، کم کم به این باور رسید که وضعیت فعلی او، به‌طور کامل تقصیر مون نایت است.
 
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

Kuhiyar

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
11,342
امتیازها
36,873
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #50
از آنجایی که دیگر میدنایت به‌عنوان مامور میدانی آن‌ها فعالیت می‌کرد، کاری کرد تا «تاندر بال» بتواند از زندان فرار کند. همین کارها باعث شد تا توجه اسپایدرمن و دارک هاوک به سمت او جلب شود. او توانست از آن مخمصه فرار کند اما اسپایدرمن بلافاصله میدنایت را شناخت؛ آن هم به خاطر برخوردی که قبلی‌ای که با مون نایت داشت. بعد از این مأموریت، میدنایت به مأموریت دیگری فرستاده شد که در طی آن باید جنگجوی جدیدی به نام نووا را دستگیر می‌کرد. در طی همین ماجراها، میدنایت متوجه شد که خیلی زود او عنوان منسوخ را می‌گیرد و به‌نوعی از رده خارج می‌شود. زیرا تنها یکی از ماموران سایبورگی قرار بود توسط امپایر بازسازی شود. میدنایت که حسابی از این اتفاق عصبانی شده بود، با کمک‌های مخفیانه یک پرستار دلسوز به نام «لین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Kuhiyar
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] Mozafar.T

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا