کتاب کتاب | شهربازی

[Amin~]

• نویسنده: استیون کینگ
• مترجم: زهرا چفلکی

 

[Amin~]

معرفی کتاب شهربازی​

رمانی خیره‌کننده از سلطان ژانر وحشت! کتاب شهربازی به قلم نویسنده‌ی نام‌آشنای آمریکایی،‌ استیون کینگ است و به روایت داستان دوین جونز می‌پردازد؛ مردی که به عنوان شغلی تابستانی در یک کارناوال مشغول به کار می‌شود. اما اشتباه نکنید،‌ قضیه این‌قدرها هم ساده نیست و بوی وحشت و خون از این داستان به گوش می‌رسد! گفتنی‌ست این اثر افتخارات متعددی از جمله پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز را از آن خود کرده است.

​

درباره کتاب شهربازی:​

استیون کینگ (Stephen King)‌ داستان شهربازی (Joyland) را در یک شهر کوچک در کارولینای شمالی در سال 1973 روایت می‌کند. داستانی که در آن وین جونز که دانشجوی کالج است، تصمیم می‌گیرد در...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Amin~]

جوایز و افتخارات کتاب شهربازی:​

- پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز
- بهترین کتاب آمازون
- نامزد جایزه گودریدز در سال 2013
- نامزد جایزه ادگار
- نامزد جایزه آنتونی در سال 2014

​

نکوداشت‌های کتاب شهربازی:​

- شهربازی یک داستان خارق‌العاده است... (Geek Native)
- من را به وضوح به دوران جوانی‌ام بازگرداند. (جرج آر. آر. مارتین)
- شهربازی یک گوهر است؛ حال ژانر آن هر چه که می‌خواهد باشد. (Tor. com)
- اگر از طرفداران کینگ هستید، ممکن است بخواهید این را در لیست علاقه‌مندی‌های خود قرار دهید. (Bookmuch)
- شهربازی یکی از بهترین رمان‌های استیون کینگ است. (Horror Movie Reviews)

 

[Amin~]

کتاب شهربازی مناسب چه کسانی است؟​

اگر به ژانر وحشت و رمان‌های هیجانی و معمایی علاقه دارید و از طرفداران آثار استیون کینگ هستید،‌ مطالعه‌ی این اثر به شما پیشنهاد می‌شود.

​

با استیون کینگ بیشتر آشنا شویم:​

از سال 1970 بود که او از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و به نویسندگی روی آورد. چهار سال بعد، استیون کینگ اولین رمان خود را با نام کری منتشر کرد و این اثر مورد استقبال گسترده قرار گرفت. دو سال پس از انتشار این رمان، برین دی پالما فیلمی را با اقتباس از آن ساخت. او یکی از برجسته‌ترین نویسندگان در ژانر وحشت است و اغلب کتاب‌هایش حداقل یک جایزه و افتخار ادبی کسب کرده‌اند. از پرفروش‌ترین کتاب‌های استیون کینگ می‌توان به قبرستان حیوانات خانگی،...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Amin~]

در بخشی از کتاب شهربازی می‌خوانیم:​

دور و بَر ساعت‌های پنج که از شهربازی برمی‌گشتم (گاهی کمی دیرتر می‌آمدم. در خلیج بهشت هیچ‌کس منتظرم نبود. انگار شهر با تمام شدن فصل تابستان، آماده‌ی عزیمت به خواب زمستانی می‌شد.) سایه‌ام روی آب قدم می‌زد. اگر دریا موج می‌خورد، سایه می‌لرزید و دور خودش چرخ می‌زد. انگار هولا هولا‌ می‌رقصید.
با اینکه کاملاً مطمئن نیستم اما به نظرم برای اولین بار آن پسر بچه، زن و سگشان را در همان پیاده‌روی‌ها دیدم. ساحلی که بین شهر و وسایل چشمک‌زن شهربازی فاصله می‌انداخت، با چند ردیف خانه‌ی ساحلی و تابستانی تزیین شده بود. خیلی از خانه‌های ساحلی شیک و گران‌قیمت بودند اما بیشترشان بعد از روز کارگر، تخلیه شدند. این که می‌گویم ربطی به بزرگ‌ترین...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.