خب اینجا چندتا از دیالوگها و بریدههای کتاب مغازه خودکشی رو براتون نقلقول کردم که از این کتاب زیبا و به یاد موندنی به یادگار موندن.
- چرا به جای لعنت فرستادن به تاریکی یه چراغ روشن نمیکنی؟
- زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم. حالا اون تفنگ و طناب رو پس بده. حالی که تو این لحظه توشی پُرِ استرس و درده؛
- آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید.
- آخه چه دلیلی داره تو این دنیای نکبت لبخند بزنه؟
- «اول نوامبره... تولدت مبارک، مرلین.» مادرش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.