انگیزشی و روانشناسی کتاب کتابخانه نیمه شب | مت هیگ

  • نویسنده موضوع MAHSHID SHAKIBAEI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 61
  • کاربران تگ شده هیچ

MAHSHID SHAKIBAEI

سرپرست بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
9/7/20
ارسالی‌ها
1,335
پسندها
26,527
امتیازها
47,073
مدال‌ها
26
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
کتابخانه نیمه شب داستان زندگی دختری به اسم نورا است که به خاطر احساس ناامیدی، ترس و تنهایی دچار افسردگی شده است. دختری که از کودکی با داشتن والدین سختگیر و عیبجو با استرس پذیرفتنی نبودن بزرگ شده و در بزرگسالی هم با از دستدادن شغل و نامزدی، مرگ گربه و ... باز دچار همان احساسات بد کودکی خود می شود و دچار یاس درباره خود و توانمندی های خودش می شود. او فکر می کند به درد هیچ کس و هیچ چیز نمیخورد و نتواسته در زندگی درست تصمیم بگیرد و همین او را دچار حسرت ها و پشیمانیهای زیادی کرده است به طوری که دوست ندارد زنده بماند.

کتابخانه نیمه شب روایتگر داستان زندگی نورا در بین مرگ و زندگی است جایی که او می تواند زندگی های نزیسته ای که آرزو داشته و حسرتهای خود را زندگی کند. نورایی که در پس تمام اتفاقات...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

MAHSHID SHAKIBAEI

سرپرست بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
9/7/20
ارسالی‌ها
1,335
پسندها
26,527
امتیازها
47,073
مدال‌ها
26
سطح
28
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
بریده‌هایی از کتاب

«تنها راه یادگرفتن زندگی کردنه»

«اگر میفهمیدیم هیچ شیوه زندگی نیست که ما رو بتونه در برابر غم ایمن کنه، همه چیز ساده تر می شد فقط باید بفهمیم غم هم در عمل بخشی از ذات شادیه. نمیشه شادی رو داشت اما غم رو نداشت. البته هردوی اینها برای خودشون حد و اندازهای دارن اما هیچ زندگی ای وجود نداره که توش بتونیم تا ابد غرق شادی محض باشیم تصور اینکه چنین زندگیای وجود داره فقط باعث میشه توی زندگی فعلیمون بیشتر احساس غم کنیم.»

« هرگز همراهی ندیدم که به اندازه تنهایی بتواند با انسان همراه شود.»

سخن آخر

اگرچه از ابتدا می توان پایان داستان را حدس زد و یا بخشهای اندکی از کتاب دچار افول و توصیف غیرواقع گرایانه میشود اما چون میتواند خواننده را از ابتدای داستان با حسرتها و افسوس های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
35
عقب
بالا