فال شب یلدا

  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

نقد نقدی بر ترجمه داستان کسی این گلهای سرخ را بهم ریخته | گابریل گارسیا مارکز | هلن اولیایی‌نیا

  • نویسنده موضوع Raha~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 180
  • کاربران تگ شده هیچ

Raha~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار گردشگری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,075
پسندها
14,607
امتیازها
38,674
مدال‌ها
45
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
عنوان داستان:"كسي كه گلهاي رز را به هم ريخت"

نويسنده:گابريل گارسيا ماركز

عنوان نقد:مدفون در محراب

نقد از :هلن اوليايي نيا

در داستان" كسي كه گل هاي رز را در هم ريخت"،اثر "گابرگارسيا ماركز"،نويسنده با سود جستن از "رئاليسم جادويي" ،همان وجه معمول و مورد علاقه خود ،به ترسيم سرگذشت انسان در دنيايي رو به زوال مي پردازد. بدينسان،جهان مردگان ،كه معمولا براي زندگان رعب انگيز است ،آرامش بخش ؛ و در عوض جهان زندگان ،پريشان و آشفته به نظر مي رسد.نيل به چنين مضموني امكان پذير نيست مگر اينكه "ماركز"راهي براي خواننده به دنياي مردگان بيابد. و اين امر نيز فقط با توسل به خيال پردازي و بهره گيري از همان وجه يا مكتب "رئاليسم جادويي" امكان پذير است.

داستان از ديدگاه روح كودكي است كه چهل سال پيش ،هنگام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Raha~

Raha~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار گردشگری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,075
پسندها
14,607
امتیازها
38,674
مدال‌ها
45
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
...اما او جلوي محراب به كمين نشسته است و با چنان وسواس وحشتباري مراقب گل هاست كه من طي بيست سالي كه ساكن اين خانه بوده است هرگز در او نديده بودم.
اين وحشتي كه به نظر مي رسد زن را در تمام طول داستان فراگرفته باشد، احساسي است كه در تمام طول داستان مشهود است.به عبارت ديگر،پسرك كه اكنون جسمش "با حلزون ها و ريشه ها در هم آميخته و تجزيه شه است،"از آرامش بيشتري برخوردار است و از بند تن و اضطراب هاي چيره بر زندگي انسان رها شده است .در حالي كه زن ،يا همان دختر جوان چهل سال پيش ،در عين سالخوردگي ،به مدت چهل سال از خاطرات و آثار باقيمانده از پسرك نگهداري مي كند:يعني پس از اين مدت بر اندوه مرگ او چيره نشده است.حتي كفش هاي گل گرفته او را چهل سال پيش خود و در كنار بخاري خاموش اتاق حفظ مي كند.زن چون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Raha~

Raha~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار گردشگری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,075
پسندها
14,607
امتیازها
38,674
مدال‌ها
45
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
بدين ترتيب مي توان دريافت كه زن اكنون در اين مكان به روحي متحرك،خسته و سرگردان تبديل مي شود كه همواره مضطرب است و ذره ذره مي پوسد.او با "وسواس وحشتباري مراقب گل هاست ."همچنين روح پسرك به خوبي مشاهده مي كند كه زن "چه بي قرار مي نمود و پريشان خيال و چنان بود كه گويي از اطمينان به اين واقعيت كه تنهاييش در آن خانه ديگر چندان سخت نبود ،بسيار عذاب مي كشيد."زن طبيعتا از حضور روح پسرك در اين مكان ناآگاه است و هرگاه گل ها را در هم ريخته مي يابد ،تصور مي كند كه باد آنها را جابجا نموده است.

نتيجه اينكه به جاي اينكه زن محافظ خاطرات پسرك باشد ،به نظر مي رسد پسرك اين وظيفه را نسبت به زن به عهده مي گيرد و چون حضوري نامرئي ،زن را زير نظر دارد. اين در حالي است كه روح در آرامش كامل به سر مي برد ودر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Raha~
عقب
بالا