نقد همراه نقد همراه رمان ادوارد کلاه به سر| کمدین پوچ شده / توسط شورای نقد

[MAEIN]

~بسم رب النور~

با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»

رمان «ادوارد کلاه به سر» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.​

لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.

پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Maryam.Shakibaei]

#4
نگاهی به اثر هنری روی بومش می‌اندازد و (برای جلوگیری از ایجاد جملات طولانی می‌توانید در این قسمت به جای "و" نقطه قرار دهید. اما به طور کلی مشکلی ایجاد نمیکند.) لبخندی گوشه‌ی لب‌های ترک‌خورده و صورتی‌اش نمایان می‌شود. کمی نوک بینی او را تیزتر می‌کند و سرانجام قلم‌موی آغشته به رنک (رنگ) کرم را روی میز کنار بوم قرار می‌دهد. درحالی که با تیله‌های آغشته به اشک مشکی‌اش (بهتر است نوشته شود تیله‌های مشکی آغشته به اشک. تا صفت مشکی به تیله‌ها نسبت داده شود نه اشک.)، نگاه تاری به تابلو می‌کند؛ (خیلی خوب بود. تثبت توصیف! با گفتن اینکه دیدش تار شده باعث میشود توصیف قبلتان که اشک حلقه شده در چشم است به خوبی در ذهن شکل ببندد) با لرزش محسوس و خنده‌ی هیستریک و بلندی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[روحـــناهی]

12#
با این حرف‌های پیرزن، ادوارد شوک‌زده {حالتش رو توصیف کنید. چشم‌های بیرون زده دست های لرزون یا ...} نگاهش می‌کند و دهانش را باز می‌کند که چیزی بگوید،{؛} اما با آغاز دوباره‌ی نطق‌های پیرمرد ابرو در هم کشیده رشته‌ی کلامش ریش‌ریش{این جمله معنای روشنی نمیده. کسی در حرف ادوارد نپریده که رشته کلامش ریش ریش بشه. میتونید بنویسید رشته‌ی کلام از دستش رفته بود.} می‌شود:
- درضمن ما دیگه بی‌هدف نیستیم! حکومت هم اولش لجبازی کرد ولی وقتی از حمایت مالی به{به باید با از جایگزین بشه. حمایت مالی از...} قصر و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.