مباحث متفرقه داستان‌های ماندگار از اسطوره‌شناسی روم باستان

  • نویسنده موضوع Armita.sh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 40
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
اسطوره ها و افسانه ها از بخش های جدایی‌ناپذیر تمدن «روم باستان» به حساب می آیند و اهمیتی فراتر از محدوده های زمانی و مکانی خود دارند. این داستان های ماندگار که به موضوعاتی گوناگون همچون عشق، افتخار و تراژدی می پردازند، به مدت قرن ها است که تخیل نسل های مختلف را مسحور خود ساخته و دریچه‌ای را رو به باورهای مذهبی و سنت های فرهنگیِ یکی از تأثیرگذارترین تمدن ها در طول تاریخ گشوده‌اند. با این مطلب همراه شوید تا درباره‌ی برخی از مشهورترین و ماندگارترین اسطوره ها و افسانه های «روم باستان» بیشتر بدانیم.
 

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2

«آینیاس»​

طبق روایتی مشهور، شاعر رومی برجسته، «ویرژیل»، در بستر مرگ از اطرافیانش خواست که متن کتاب «انه‌اید» را از بین ببرند، چرا که فکر می کرد در تلاش خود برای خلق اسطوره‌ای درباره‌ی خاستگاه های شهر «رم» و به تصویر کشیدن شکوه و بزرگی آن، شکست خورده است. اما خوشبختانه، «امپراتور آگوستوس» تصمیم گرفت این شعر حماسی را نگه دارد و آن را در نسخه های متعدد توزیع کند.

کتاب «انه‌اید»، داستان «آینیاس» را روایت می کند: نجیب‌زاده‌ای اهل «تروآ» که سرزمین خود را پس از «جنگ تروآ» ترک کرد. او پس از رسیدن به «سیسیل» و تجربه‌ی رویدادهایی دراماتیک در «جهان زیرین»، خود را به سواحل غربی ایتالیا رساند و در آنجا مورد استقبال «لاتینوس»، پادشاه قوم «لاتین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3

تولد شهر رم​

داستان «رومولوس» و «رِموس» چگونگی به وجود آمدن شهر رم را روایت می کند. طبق روایت ها، این دو برادر دوقلو، فرزندان «مارس» (ایزد جنگ) و زنی به نام «رِئا سیلویا» بودند. با این حال، «شاه آمولیوس» که عموی «رئا سیلویا» بود، می ترسید که دوقلوها در آینده او را به قتل خواهند رساند و تخت پادشاهی را تصاحب خواهند کرد. او به منظور جلوگیری از این اتفاق، به خدمتکارانش دستور داد تا «رومولوس» و «رموس» را از بین ببرند. با این وجود، دل خدمتکاران به حال این نوزادان دوقلو سوخت و به جای کشتن آن ها طبق دستور پادشاه، «رومولوس» و «رموس» را در سبدی قرار دادند و آن را بر رود «تیبِر» رها کردند.

یگ گرگ ماده، نوزادان را یافت و از آن ها مراقبت کرد، و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4

ربودن زنان اهل «سابین»​

رم در ابتدا همسایگان زیادی داشت، از جمله «اِتروریا» در شمال غربی و «سابینوم» در شمال شرقی. از آنجا که جمعیت اولیه‌ی رم تقریبا به شکل کامل از مردان (راهزنان، طردشدگان، و مهاجران) تشکیل شده بود، «رومولوس» با هدف مستحکم‌تر ساختنِ شهر، تصمیم گرفت تا افراد خود را به عقد زنان ساکن در شهرهای نزدیک درآورد.

با این وجود، گفت‌وگوها زمانی به شکست انجامید که زنان اهل «سابین» از ازدواج با رمی ها سر باز زدند، چرا که می ترسیدند این شهر جدید به تهدیدی جدی برای شهر خودشان تبدیل شود. رمی ها نقشه ریختند تا هنگام برگزاری جشنواره‌ای به نام «نپتون اکوئِستِر» که اهالیِ همه‌ی شهرها در آن حضور داشتند، زنان اهل «سابین» را بربایند.

پس از اجرای نقشه و نبردی که پس...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5

«ژوپیتر» و زنبور​

این داستان به خاطر پیام های اخلاقی که در خود جای داده، اغلب برای کودکان روایت می شد. طبق این اسطوره، زنبوری که از به سرقت رفتنِ ذخیره‌ی عسل خود توسط انسان ها و حیوانات خسته شده بود، روزی با مقداری عسل تازه نزد پادشاه ایزدان، «ژوپیتر»، رفت و از او درخواست کمک کرد.

«ژوپیتر» و همسرش، «ژونو»، از عسل بسیار لذت بردند و پذیرفتند که به زنبور کمک کنند. زنبور از پادشاه ایزدان درخواست کرد که یک نیش قدرتمند داشته باشد، تا هر بار که موجودی خواست عسل او را برباید، زنبور بتواند با استفاده از نیش خود از عسل و کندو دفاع کند.

«ژونو» پیشنهاد کرد که «ژوپیتر» با این درخواست موافقت کند، البته تا زمانی که زنبور حاضر بود بهای آرزوی خود را بپردازد. بهای این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6

«آپولو» و «کاساندرا»​

«آپولو» یکی از مهم‌ترین ایزدان در اسطوره‌شناسی یونان و روم باستان است. طبق این اسطوره، «کاساندرا» دختر فوق‌العاده زیبای پادشاهِ «تروآ» یعنی «پریام» بود. «آپولو» نمی توانست جلوی علاقه‌ی خود به او را بگیرد و برای جلب کردن توجه «کاساندرا»، هر کاری که می توانست انجام می داد. «کاساندرا» اما علاقه‌ای به او نداشت. در نهایت، وقتی «آپولو» قدرت پیشگویی و دیدن آینده را به عنوان پیشکش به او پیشنهاد کرد، «کاساندرا» پذیرفت که با او وارد رابطه شود.

با این وجود، «کاساندرا» هنوز علاقه‌ی چندانی به «آپولو» نداشت و پس از این که قدرت پیشگویی را از او دریافت کرد، نسبت به عشق «آپولو» بی‌اعتنا شد. این اتفاق، خشم «آپولو» را برانگیخت و باعث شد او «کاساندرا» را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا