Poseidon پوزیدون | Poseidon

[Seta~]

پوزیدون تو اتاق فرار همونیه که همش غرغر می‌کنه و میگه عجب غلطی کردم اومدم ولی از درون داره بهش خوش می‌گذره.

 

[Seta~]

پوزیدون به کسی نیاز داره که به احساسات و هیجاناتش توجه کافی رو داشته باشه.

 

[Seta~]

پوزیدون توی گروه دوستی همونیه که مهم نیست بحث چی باشه، هرطوری شده باید نظر تخصصیش رو ارائه بده.

 

[Seta~]

پوزیدون زیباست، زیبا مثل نقاشی های قدیمی

 

[Seta~]

برادر فکر می‌کند پوزیدون هر یک دقیقه یک‌ مودیه، نمی‌دونه در ثانیه سوییچ می‌کنه.

 

[Seta~]

اگه پوزیدون وارد رابطه نمی‌شه بخاطر اینه که از اینکه یه روزی ممکنه همش تموم شه خوشش نمیاد.

 

[Seta~]

پوزیدون همون پدر تعصبی که روی روابط بچه‌هاش و آدمایی که انتخاب می‌کنن حساسیت زیادی نشون می‌ده اما در عین حال ترجیح می‌ده بهترین دوست بچه‌هاش باشه تا از سمت کسی آسیبی نبینن و حواسش به همه چیز باشه

 

[Seta~]

اون میگه دوستت داره ولی پوزیدون دیشب تا پنج صبح بیدار بوده تا پیامای چندماه پیشت تو چنلت رو استاک کنه

 

[Seta~]

همه می‌گن دوستت دارم، ولی پوزیدون می‌ذاره از وسایل و لباساش استفاده کنی

 

[Seta~]

همایش "چطوری همیشه از همه چیز ناراضی باشیم؟" با حضور پروفسور پوزیدون‌.