پرونده پرونده | جونکو فوروتا

Amin~ · 5/1/24

بد نیست بدونین در لوازم جونکو پول هاش رو هم پیدا می‌کنن و که در ورژن ژاپنی برمی‌گردیم و می‌بینیم که با این پول چه کارهایی می‌کنن.
بعد از این تهدیدها، همگی سوار ماشین می‌شن و به منطقه ای می‌رن که خونه شینجی درش قرار داشته، این پسر در اون زمان به همراه پدر و مادر و برادرش زندگی می‌کرد؛
بنابراین خانواده اش می‌دونستن که این دختر در منزلشون حضور پیدا کرده اما هیچگونه سوال و جوابی در مورد علت حضورش نپرسیدن.
این پدر و مادر همچنین اطلاع داشتن که پسرشون جزو یاکوزاس به همین علت زیاد توی کارش فضولی و کنجکاوی نمی‌کردن، اجازه می‌دادن هرکاری می‌خواد انجام بده چون حوصله درگیری با پسر نوجوان دیوانه شون رو نداشتن.
قبل از وارد شدن به خونه، به جونکو اخطار دادن که اگه کسی...

Amin~ · 5/1/24

و ما حالا وارد داستان اسارت و شکنجه های وارده بر جونکو می‌شیم؛
در 27 نوامبر، دو روز بعد از مفقود شدن جونکو، پدر و مادرش که حسابی نگران شده بودن به پلیس اطلاع می‌دن که چند روزی می‌شه دخترشون از سر کار به خونه برنگشته؛
کمی بعد از ثبت این گزارش فضای اون منطقه های دور و بر پر میشه از خبر مفقودی جونکو و تشکیل پرونده پدر و مادرش، پلیس در حال جمع آوری اطلاعات و مصاحبه با شاهدین بود و خانواده اش همچنین داشتن اعلامیه هایی رو توی سطح شهر پخش می‌کردن.
در پی این اتفاق، پسرها به ترس و وحشت گرفتار شده بودن که نکنه یک وقت پای ما هم به وسط کشیده بشه و پیدامون کنن و ببینن چه بلایی سر جونکو آوردیم،
به همین دلیل جونکو رو بیرون از خونه می‌برن تا از یک باجه عمومی با...

Amin~ · 5/1/24

بد نیست بدونین این سیر تماس گرفتن سه بار اتفاق افتاده، دوبار در نوامبر و یکبار در اوایل دسامبر.
سرانجام این اتفاق افتاد، پلیس جستجو رو قطع کرد و حالا همه فکر می‌کردن که این دختر حالش خوبه؛
اینجا بود که اولین کور سوی امید جونکو، خاموش شد و اتفاقی که براش افتاده بود رو پذیرفت.
از اینجا به بعد، جونکو بارها و بارها مورد دست درازی های تکی و گروهی قرار گرفت و از جایی به بعد، شکنجه هاش شروع و هر مرحله سخت تر و سخت تر می‌شد؛
در مقالات انگلیسی زبان تخمین زده شده که حدود 400 بار به این دختر دست درازی شده در طول این دوره،
گفته شده که جونکو به طور مکرر بدون هیچ دلیلی کتک می‌خورده و همچنین مقدار غذای بسیار ناچیزی رو دریافت می‌کرده، دقت کنین که جونکو همیشه بدون لباس...

Amin~ · 5/1/24

توسط یک قلاب، دست های جونکو رو با طناب به سقف وصل می‌کردن تا ازش به عنوان کیسه بوکس استفاده کنن، این یکی از خلاقیت های شیطانی بود که این چهار نفر برای کتک زدن جونکو به کار برده بودن.
این چهار نفر در روز های آینده اسارت جونکو، بارها بدن و نقاط خصوصیش رو با سیگار سوزوندن و اون رو مجبور کردن که جلوشون با موزیک بدون لباس برقصه و...؛
این افراد جونکو رو به چشم یک شی که می‌تونستن روش آزمایش انجام بدن می‌دیدن، به همین علت اشیا مختلفی رو در بدنش فرو کردن، لوازمی چون :
- ته مانده روشن سیگار
- قیچی
- بطری
- لامپ
- سوزن داغ
- میله آهنی
- لوازم آتیش بازی
همچنین در ادامه شکنجه ها، *** **** ** جونکو رو با انبردست کندن و اون رو مجبور کردن **** و ***** خودش و سوسک...

Amin~ · 5/1/24

ادامه شکنجه هارو با قرار دادن لوازم آتش بازی در گوش، دهان و نقاط ****** و روشن کردن اون ها پیش بردن،
جونکو رو روی زمین می‌خوابوندن و از بالا وزنه های سنگین رو روی بدنش رها می‌کردن،
نقطه هایی که بیشتر از همه بهش این ضربه رو وارد می‌کردن :
- انگشت ها
- شکم
- ران ها
بوده که منجر به شکستنشون می‌شده، گفته شده در مقطعی جونکو دچار شکستگی در ناحیه دنده بوده که باعث می‌شده نتونه به خوبی تنفس کنه و همیشه در داشته؛
بعدها موقع بیرون آوردن جسد متوجه شدن که جونکو، در یکی از دست هاش متاسفانه انگشت کوچکش رو حین این شکنجه ها از دست داده.
این شکنجه ها در یک جا باعث شد که جونکو توانایی نفس کشیدن از بینی رو از دست بده، چون یکی از این چهار نفر سر جونکو رو به زمین چسبوند...

Amin~ · 5/1/24

و دقت کنین، تمام این ها داشت توی خونه شینجی می‌افتاد، پدر و مادرش اونجا حضور داشتن ولی حتی یک کلمه به زبون نیاوردن؛
زمان چند روز گذشت تا اینکه این سه نفر تصمیم گرفتن دوستانشون رو هم به این خونه دعوت کنن،
افراد جدیدی که به اون محل می‌اومدن هم همون رفتار رو گاها حتی شدید با جونکو داشتن، هیچکس اونجا بهش به چشم یک انسان نگاه نمی‌کرد بلکه همه می‌خواستن خشونت و امیال حیوانی‌شون رو روش تخلیه کنن.
تا اینکه یک روز، یک دو شخص جدید به اون خونه میان، کویچی ایهارا و تتسو ناکامورا؛
تتسو کمی خشن تر بوده اما در مورد کویچی، گفته شده به محض دیدن جونکو حالش بشدت بد شده و احساس کرده که اتفاقی که داره می‌افته خیلی اشتباهه،
کمی بعد دوست های کویچی شروع به تعرض کردن و اون هم...

Amin~ · 5/1/24

بعد از تموم شدن کارشون، کویچی به خونه می‌ره و اونقدر وحشت زده و زیر فشار بود که نمی‌تونست لحظه ای از فکر جونکو بیرون بیاد،
به همین دلیل سراغ برادرش می‌ره و سفره دلش رو پیشش باز می‌کنه.
برادر با شنیدن این داستان همه چیز رو به پدر و مادرشون می‌گه، این زن و مرد سریعا اطلاعات در مورد دختری که گروگان گرفته و شکنجه می‌شه رو در اختیار پلیس قرار دادن؛
تیم پلیس هم بعد از دریافت اطلاعات به سراغ خونه شینجی می‌رن، پدر و مادر شینجی در رو باز می‌کنن و بعد از سوال و جواب پلیس در مورد جونکو، پاسخ می‌دن که نه اصلا همچین دختری توی خونه ما نیست و اگه باور نمی‌کنین بیاین داخل و خودتون همه جا رو بگردین.
پلیس هم این پیشنهاد رو به عنوان مهر تاییدی مبنی بر اینکه این خانواده چیزی رو پنهان نمی‌کنه...

Amin~ · 5/1/24

در اون زمان پسرها بعد از نوشیدن در حال استراحت بودن، جونکو تلفن رو برمی‌داره، تماس رو برقرار می‌کنه اما قبل از اینکه بتونه اطلاعات درستی بده گویا هیروشی سر می‌رسه و تلفن رو قطع می‌کنه، دوباره با پلیس تمام می‌گیره و توضیح می‌ده این یک شوخی مسخره بوده؛
پسرها بعد از این کار برای تنبیه جونکو، بنزین فندک رو روی پاهاش ریختن و اون ها رو آتش زدن و علاوه بر اون بازوهاش رو با ته مانده سیگار سوزوندن و در ***** بطری فرو کردن؛
این درد به حدی زیاد بود که جونکو دچار تشنج می‌شه و این چهار نفر از اونجایی که فکر می‌کردن داره دروغ می‌گه و نقش بازی می‌کنه، یکبار دیگه بدنش رو آتش می‌زنن.
بعد از این اتفاق بدن جونکو به حدی آسیب دیده بود که ساعت ها طول می‌کشید تا بتونه بدنش...

Amin~ · 5/1/24

بدن جونکو هیچگونه مواد آشامیدنی یا خوراکی رو نمی‌تونست تحمل بکنه، سریعا بالا می‌آورد که این هم باز سرانجامش به کتک خورد جونکو ختم می‌شد؛
به دلیل جراحات وارده، صورت و بدن جونکو اصلا قابل شناسایی نبود، بعدها در کالبد شکافی جونکو متوجه شدن که مغز اون به دلیل کم آبی کوچک شده بوده که نشون می‌ده در روزهای انتهایی اسارت، جونکو هوشیاری آنچنانی نداشته.
این زمان بود که جونکو، بارها و بارها التماس می‌کرد که لطفا من رو بکشین، لطفا من رو بکشین...

Amin~ · 5/1/24

برخی از اتفاقاتی که در روزهای مختلف اسارت براش افتاد :
- گفته شده که جونکو، در روزهای پایانی عمرش متاسفانه حامله بوده.
- علاوه بر این، به علت صدمات وارده، جونکو کور و کر شده.
- گمان می‌ره در این 40 روز، حدود 100 مرد به اون خونه اومدن، به جونکو دست درازی کرده، روش **** **** و از شکنجه دادنش لذت بردن.
- در ابتدای اسارت وزن تقریبی جونکو 51 کیلوگرم تخمین زده شده اما در زمان پیدا شدن جسد این وزن به 35 کاهش پیدا کرده بود.
- جونکو نیمی از موهاش رو به علت استرس از دست داده بود.
- قدرت حمل اجسام و نگه داشتن لوازم رو نداشته چون به دلیل ضربه هایی که بعضاً با چوب گلف یا چوب بامبو بهش وارد می‌شد، اون وزنه ها استخوان های دستش رو کاملا شکسته بودن.
- در مقطعی یک بطری...

پرونده پرونده | جونکو فوروتا

گزینه‌های بیشتر

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

موضوعات مشابه