گفتگوی آزاد چالش براي نويسنده هاي یک رمانی(:

[tosha]

سلام دوستان گلم ​

ايا حاضرين رمان و دست نوشته هاتون رو به اعضاي خانواده مخصوصا والدينتون نشون بدين و بگين كه اينها رو خودتون نوشتين؟​

​

​

 

[Alef_Gaf]

نچ کی میگه من رمان مینویسم؟
من دارم واسه کنکور میخونم!
حالا گاهی گوشیم زیر بالش یا صحفه های کتاب قایم میشه منم مجبورم میشم دوسه خط بنویسم
والا یعنی منو چه به این کارا

 

[mona.n]

نه
دلیل نداره بفهمن

 

[nana :)]

نه اصلا یه بار بهشون گفتم کلی مسخره ام کردن و سوال جواب منم پشیمون شدم
فقط ازم انتظار دارن که دکتری چیزی بشم :/

 

[I'm.JãS❀]

اتفاقا میدونن. هی میگن بده بخونم:/

 

[phantom.hive]

بابای من که می‌گن کلاً ننویس
مامانمم به نوشته‌هام می‌گن خزعبلات!
شده بمیرم نشونشون نمی‌دم!

 

[SHaiNA #T]

من به داداشم گفتم اما... بگذریم
به مامان و بابام گفتم خوش حال شدن.:D
اما دوس ندارم بخونن رمانمو...

 

[ستاره حقیقت جو]

اره من هر‌چیزی که مینویسم رو مامان و عمه هام و خاله هام میخونن... و راستش بدون رو دروایسی بعضی وقتا تو ذوغم میزنن...
من هر‌چی از نوشتن بلدم رو از مادرو یاد گرفتم مامانم شاعر هستش..و واقعا خیلی‌کمکم میکنه هم تو نوشتن رمان هم دلنوشته...من شعرم مینویسم که مامانم‌معمولا از شعر هام تعریف میکنه....

 

[FATEME078❁]

ما اصولا هم رو تشویق می‌کنیم برای هر چیزی چه نوشتن، چه مطالعه و... اما هیچ کدوم علاقه‌ای به خوندن نوشته های دیگری نداریم.

 

[Lindaw]

نه نمی گم چون معمولا ارزش قائل نمی شن و منم دلیلی نمی بینم بهشون بگم البته خواهروخاله هام میدونن چون مثله یه خواهرای واقعین