Cancer کنسر | Cancer

[Seta~]

کنسر از اون گربه هایی می‌شد که تا جلوش
یه گربهٔ دیگه رو نوازش می‌کردی قهر می‌کرد .

 

[Seta~]

کنسر به عنوان یه احساس ؟ امید

 

[Seta~]

کنسر اینطوریه که : خدایا کاشکی میتونستم به بقیه بفهمونم وقتی حد خودشون و نمیدونن و بهم بی احترامی میکنن، چقدر ازشون متنفر میشم.

 

[Seta~]

کنسر که به این راحتی پا نمیده ولی تو بهش
نشون بده که همیشه به یادشی تا ببینیم چی می‌شه .

 

[Seta~]

بنده خدا فکر می‌کنه کنسر دنبال جلب توجهه
نمی‌دونه بقیه مثل جوجه اردک دنبالش راه میفتن .

 

[Seta~]

بی‌قرار بودن از صفات بارز کنسر بود .

 

[Seta~]

کنسر ترجیح میده بره رو تخت و فقط بخوابه
تا اینکه با مشکلات تموم نشدنیش رو به رو بشه .

 

[Seta~]

لطفاً به هیچ عنوان با کنسر دربارهٔ آدمایی
که دیگه باهاشون در ارتباط نیست صحبت نکن .

 

[Seta~]

باید زودتر انجامش میدادی کنسر. واسه همینه عقبی.

 

[Seta~]

کنسر این روزا خوشحال بودن چرا انقدر سخت شده برات؟