متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

داستان کوتاه وقتی بهار آید

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
4,022
پسندها
10,001
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #1
زمان تقریبی مطالعه :کمتر از 1 دقیقه
تاریخ : يکشنبه 1398/01/25 ساعت 08:15
وقتی بهار آید
وقتی بهار آید
 
امضا : .Mobina.

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
21
 
ارسالی‌ها
4,022
پسندها
10,001
امتیازها
44,673
مدال‌ها
21
  • نویسنده موضوع
  • #2
می‌بینمش هر روز
مشغول كار است او
اینجا درون باغ
فكر بهار است او

با چهره‌ای آرام
با حالتی چالاك
می‌كارد او دانه
اینجا درون خاك

هر وقت می‌بینم
كارش همین است او
فكر درخت و گل
فكر زمین است او

وقتی بهار آید
او شاد خواهد شد
این باغ خشکیده
آباد خواهد شد

منبع: تبیان
شاعر: حسین شادمهر
 
امضا : .Mobina.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا