مباحث متفرقه فکت‌هایی عجیب در مورد نویسندگان مشهور

[Armita.sh]

نویسندگی سرزمینی وسیع و جهانی سرشار از ظرافت و شگفتی است. دانستن نکات عجیب درمورد نویسندگان جهان، به عنوان پیش‌گامان و متولیان اصلی این دنیای خیال‌انگیز، به ویژه اگر خودتان هم نویسنده باشید، می‌تواند بسیار جذاب باشد. این‌که ویکتور هوگو روزش را با خواندن نامه معشوقش، ژوژو، آغاز می‌کرد و یا این‌که ویلیام فاکنر عصرها با گوربه‌گور سروکله می‌زد و شب‌ها مراقب نیروگاه برق دانشگاه بود، نکاتی کاربردی نیست؛ اما می‌تواند برای‌تان الهام‌بخش باشد و باعث شود که هنگام خواندن آثار برجسته این نویسندگان، احساسی متفاوت داشته باشید.

اگر دوست دارید دراین‌باره بیشتر بدانید، تا پایان با ما همراه باشید؛ در این مقاله قصد داریم نکات عجیب از زندگی 10تا از نویسندگان جهان را برای‌تان شرح دهیم.

 

[Armita.sh]

جین آستن؛ حساس‌ترین نویسنده مشهور​

این نویسنده خوش‌ذوق و پرکار قرن هجدهم که همراه با مادر و خواهرش در کلبه‌ای واقع در روستای چاوتن انگلیس زندگی می‌کرد، عادت داشت صبح‌ها زودتر از همه برخیزد و پیانو بنوازد. حتما زندگی در کنار این دختر حساس و هنرمند، برای خانواده‌اش بسیار دوست‌داشتنی بوده است. نویسنده حساس ما اخلاقی خاص داشت؛ او از فضولی متنفر بود و اجازه نمی‌داد جز مادر و خواهرش، کس دیگری نوشته‌هایش را تا قبل از انتشارشان بخواند.

غرور و تعصب، منسفیلد پارک و ترغیب از جمله مهم‌ترین آثار این...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Armita.sh]

ارنست همینگوی؛ ایستاده‌نویس توانمند​

جالب است بدانید که جناب همینگوی یکی از سحرخیزترین نویسندگان معروف زمان خود بود و حتی اگر شب‌ها دیر به خواب می‌رفت، باز هم سحرگاه راس ساعت مقرر خود، از خواب برمی‌خاست. یک عادت جالب دیگر درمورد همینگوی، نویسنده پیرمرد و دریا و خورشید هم‌چنان می‌دمد، این است که او پیش‌نویس‌ها یا همان طرح‌های اولیه کارهایش را ایستاده می‌نوشت.

نکته آخر این‌که «تفنگ دولول ساچمه‌زنی» سلاح موردعلاقه خالق وداع با اسلحه بود که سرانجام در 61 سالگی با همان تفنگ خودکشی کرد!

 

[Armita.sh]

ژان پل سارتر​

ژان پل سارتر، نویسنده، فیلسوف و منتقد فرانسوی، به گفته خودش سه ساعت صبح کار می‌کرد و سه ساعت عصر؛ مجموعا شش ساعت کار مفید. جالب است بدانید این فیلسوف در امتحانات نهایی رشته فلسفه رد شد اما یک سال پس از آن، مجددا در آزمون شرکت کرد و رتبه اول را به دست آورد!

مجموعه داستان دیوار و نمایش‌نامه مگس‌ها و خروج ممنوع، از جمله فعالیت‌های ادبی سارتر به حساب می‌آید.

 

[Armita.sh]

گوستاو فلوبر و مادام بوواری ​

آقای فلوبر نگارش مادام بوواری را پنج سال کش داد! او تنها روزی دو صفحه می‌نوشت و البته از پیشرفت کند خود راضی نبود؛ اما همین دو صفحه نوشتن‌ها روی هم جمع شد و سرانجام اثری بی‌نقص و ماندگار به نام مادام بوواری را به دنیای ادبیات تقدیم کرد.

 

[Armita.sh]

چارلز دیکنز؛ نمونه یک نویسنده مشهور منظم​

الیور توئیست، دیوید کاپرفیلد، داستان دو شهر و آرزوهای بزرگ دیگر نیاز به معرفی ندارد! می‌گویند خالق این آثار، جناب چارلز دیکنز، منضبط‌ترین نویسنده عصر خود بود و روتینی که برای انجام کارهای روزانه داشت، به موفقیت او در عرصه نویسندگی هم کمک شایانی کرد. گفته‌اند ساعات کاری آقای دیکنز هرگز تغییر نمی‌کرد و کارهایش همیشه طبق روال خاص و مشخص پیش می‌رفت.

 

[Armita.sh]

آگاتا کریستی​

هیچ‌کس هیچ‌وقت خانم کریستی را در حال نوشتن ندید! ظاهرا خانم نویسنده ناگهانی غیبش می‌زد؛ به اتاقش می‌رفت، در را می‌بست، پشت میزی معمولی می‌نشست و به دور از مزاحمت دیگران کارش را شروع می‌کرد. جالب است بدانید او خود را نویسنده قابلی نمی‌دانست و اکثر اوقات خود را تنها یک خانه‌دار معرفی می‌کرد؛ این‌طور که معلوم است ما با یک خالق متواضع و توانا در زمینه داستان‌های جنایی و کارآگاهی مواجهیم. راز قطار آبی، ملاقات با مرگ و موج‌سواری از جمله آثار او به‌شمار می‌رود.

 

[Armita.sh]

اونوره دو بالزاک؛ از نویسندگان معروف​

«وقتی قرار است بمیرم، چه فرقی می‌کند از کار زیاد باشد یا چیز دیگر.»

جمله‌ای از اونوره دو بالزاک جاه‌طلب که قصد داشت آثاری ماندگار بیافریند را خواندید. دو بالزاک بی‌وقفه می‌نوشت و بی‌رحمانه از خود کار می‌کشید. البته ممکن است صف طولانی طلبکارانش نیز در این امر بی‌تاثیر نبوده باشد!

جالب است بدانید این نویسنده مشهور، خالق آثاری چون پیردختر، کشیش دهکده و باباگوریو، در روز بیشتر از چهل فنجان قهوه می‌نوشید!

 

[Armita.sh]

جورج اورول؛ نویسنده مشهور کتاب‌فروش​

دنبال نویسنده کتاب‌فروش می‌گردید؟ معرفی می‌کنم؛ آقای اریک آرتور بلر، با نام مستعار جورج اورول. نویسنده 1984و مزرعه حیوانات، در برهه‌ای از زندگی خود برای امرار معاش، تدریس می‌کرد و در سن سی و یک سالگی هم در یک مغازه کتاب‌فروشی در لندن، مشغول به کار شد.

 

[Armita.sh]

مارک تواین​

اگر خوب تاریخ‌ادبیات را زیرورو کنیم، سخت‌کوش‌تر از دو بالزاک را هم پیدا خواهیم کرد؛ جناب تواین ناهار هم نمی‌خورد و در طول روز، سخت می‌نوشت! خانواده‌اش هم به روتین زندگی او عادت کرده بودند و فقط اگر با او کار واجبی داشتند، در بوقی می‌دمیدند! زندگی با یک نویسنده، آن هم از نویسندگان معروف دنیا، می‌تواند به همین اندازه جالب باشد! گفتنی است مارک تواین به سیگار برگ علاقه وافری داشت و کل روز را سیگار می‌کشید.

ماجراهای تام سایر، ماجراهای هاکلبری فین و شاهزاده و گدا از برجسته‌ترین آثار مارک تواین است.