- تاریخ ثبتنام
- 28/9/25
- ارسالیها
- 7
- پسندها
- 131
- امتیازها
- 490
- مدالها
- 1
- سن
- 20
ای ننهام پس پروین و داریوش اینجوری آشنا شدن وای خدا نمیتونم باور کنم هیع
پس امکان داره کلا زندگیشان کاملا عوض شه؟ داریوس با نفرینش چیسرنوشتشون این بوده که بعد از به سلطنت رسیدن پادشاه نقاب دار همدیگه رو ببینند ولی برگشتن داریوس به گذشته پ تغییر راهش، همه چیز رو عوض کرد باعث شد ده سال زودتر باهم روبرو بشن
سلام عزیز!
بالاخره به پایان رمان شما رسیدم.
چیزی که بیشتر من رو به خوندن وادار میکرد محتوای داستان بود که به اساطیر ایران باستان پرداخته بود و این خیلی جالب بود. ترکیب سفر در زمان، ایران باستان و شخصیتهای افسانهای رمان رو از حالت کلیشهای خارج کرده بود. جدا از این که دنیای تخیلات شما کاملاً تازه بود.
شخصیت پردازی خوب بود. ممکن هست که اول سطحی به نظر برسه اما به مرور در طول داستان بهتر میشه و در واقع شخصیتها همون نقش و کاری رو که ازشون انتظار میره ایفا میکنند به طور مثال یک شخصیت منفی حتی اگر کار خوبی انجام میده نیت بد اون از دید خواننده پنهان نمیمونه و میدونه که اون کار برای رسیدن به یک هدف بد انجام شده.
به شخصه ورزاک و کلاغش رو از...