آخرین نمایش زن پرنده به خوبی پیش رفت. ویکتوریا طوری توجه همه را به خودش جلب میکرد که کسی نمیتوانست با او رقابت کند. وقتی اوج میگرفت، پرهای سفیدش به رقص درمیآمدند و وقتی ارتفاعش را کم میکرد، از بالای سرِ بچهها رد میشد و آنها با اشتیاق جیغ میکشیدند. همینکه شروع به آوازخواندن میکرد، پرندههای کوچکتر دستهدسته وارد چادر میشدند و دهان همهی تماشاچیها از تعجب باز میماند. چندتا از بچهها هم دستشان را دراز میکردند تا بتوانند آن پرندههای باشکوه را لمس کنند.