متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متن آهنگ متن آهنگ شهر حسود|علی زندوکیلی

  • نویسنده موضوع مارینا آروین
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 81
  • کاربران تگ شده هیچ

مارینا آروین

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
444
پسندها
1,940
امتیازها
12,213
مدال‌ها
9
  • نویسنده موضوع
  • #1
ما از این شهر غریبه بی تفاوت کوچ کردیم

از رفیقا زخم خوردیم تا یه روزی برنگردیم

خونه مون رو دوشمونه ما یه آه دوره گردیم

ما واقعا با هم چه کردیم

ما غنیمت های بی رویای این جنگای سردیم

زندگیمون کو ببین ما کشته های بی نبردیم

بی خبر از حاله هم آواره ی دنیای دردیم

ما واقعا با هم چه کردیم

تلخ اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم

خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن

بی تفاوت زیر این سقف کبودیم

تلخِ اما با هم نبودیم ما آدمای شهر حسودیم

خسته از کابوس رفتن دور از اون روزای روشن

بی تفاوت زیر این سقف کبودیم

پس بدین فرصت خنده هامو

پس بدین شادیه تو صدامو

پس بدین قلب عشق آشنامو

لااقل پس بدین گریه هامو

تلخ اما با هم نبودیم

ما آدمای شهر حسودیم

خسته از کابوس رفتن

دور از اون روزای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : مارینا آروین

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا