«به نام خدا»
این دفتر متعلق به کاربر گرام [ .leyla. ] است و هیچکس به جز ایشان اجازهی ارسال زدن در این دفتر را ندارد.
کاربر عزیز، از اینکه محتوی دفترتان را با افراد انجمن به اشتراک میگذارید، کمال تشکر را داریم.
برایم نوشته بود :
گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند …
ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
امیدی هست چون خدایی هست … آری و چه زیبا نوشته بود !
همواره با خود تکرار میکنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست …
خدایا چگونه تو را بخوانم در حالی که من ، من هستم (با این همه گناه ومعصیت)
و چگونه از رحمت تو نا امید شوم درحالی که تو، توهستی (با آن همه لطف و رحمت)
خدایا تو آنچنانی که من می خواهم مرا نیز چنان کن که تومی خواهی