- ارسالیها
- 13,234
- پسندها
- 33,850
- امتیازها
- 96,874
- مدالها
- 70
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #1
❗شروع ماجرا
تو یه شب معمولی دونا استنگر که خواهر بزرگتر آنتونی بود یه مهمونی توی خونش گرفته. در حالی که همه از مهمونی لذت میبردن برادر آنتونی با سه تا از دوستاش به اسم های هوانیتا دکارد ، وزلی هاوکینگ ، لیندا نیدهام هماهنگ کرد که برن بیرون و غذا بخورن. هوانیتا و وزلی - هاوکینگ و لیندا باهم قرار میزاشتن - آنتونی حوالی ساعت 10:30 شب با ماشینش از خونه میزنه بیرون و میره دنبال دوستاش تا سوارشون کنه و چهارتایی میرن دنبال رستوران میگردن.
تو یه شب معمولی دونا استنگر که خواهر بزرگتر آنتونی بود یه مهمونی توی خونش گرفته. در حالی که همه از مهمونی لذت میبردن برادر آنتونی با سه تا از دوستاش به اسم های هوانیتا دکارد ، وزلی هاوکینگ ، لیندا نیدهام هماهنگ کرد که برن بیرون و غذا بخورن. هوانیتا و وزلی - هاوکینگ و لیندا باهم قرار میزاشتن - آنتونی حوالی ساعت 10:30 شب با ماشینش از خونه میزنه بیرون و میره دنبال دوستاش تا سوارشون کنه و چهارتایی میرن دنبال رستوران میگردن.