صبحش برای رفتن به دانشگاه اماده میشم (فیزیو تراپی)
بعدش با عشقم و دوستم و عشقش میریم یکم دور میزنیم بعد دانشگاه
بعد ظهرش دوساعت وقف نوشتن کتاب خوبی ک دارم مینویسم میزارم
عصر برای ادامه کارهای گالریم به سمت اموزشگاه میرم
شب به برادرام کلی بابت نقاشی هام پز میدم
ساعت دو شب هم برمیگردم خونه و مامان بابامو میبوسم و لالا