متون و دلنوشته‌ها ⊰| چند لحظه لطفا |⊱

[R_MāN'8]

"پست اسپم ممنوع"​

همه میگن خطرناک ترین پسر ، پسریه که....
خطرناک ترین دختر ، دختریه که....

اما من میخوام فراتر از دسته بندی جنسیت یه چیزو بگم :
خطرناک ترین آدم
آدمیه که دیگه نه گریه میکنه
نه غُر میزنه
نه داد میزنه
نه نارحت میشه
نه بهونه میگیره
نه دعوا میکنه ، نه اعتراض...
این آدم دیگه چیزی براش مهم نیست که بخواد بخاطرش حسی پیدا کنه و عکس العملی نشون بده و بجنگه....
چون چیزی برای از دست دادن نداره
این آدم رسیده ته خط!
دل کنده...
داره بارو بندیلشو جمع میکنه که بره...
بی سرو صدا و داد و قال!
و این مدل رفتن
از بدترین رفتن هاست...​

 

[__Miss.senator]

از دختری ک با کسی درد و دل نمیکنع بترس
چون قادر ب هر کاریع
حتی خشن ترین کار
سخت ترین کار
و صد البتع
غیرممکن ترین کار

 

[R_MāN'8]

به هر حال یک روز باید تلگرامت را پاک کنی
و بروی سراغ زندگی ات
سراغ تنهایی های تحمیل شده به خانواده ات
حرف های تا گلو بالا آمده همسرت
دلشکستگی های ریز و درشت محبوبت
و کار های ناتمام به تعویق انداخته ات...
یک روز باید ترک عادت کنی
گوشی لعنتی ات را خاموش کنی
و بخوابی
و بخندی
و زندگی کنی....
یک روز که کاش خیلی دیر نباشد
باید این درد دل های چند خطی را
دوستت دارم های استیکری را
تبریک های بی هیجان توو خالی را
قهر و آشتی های بی پایه تکراری را
تمامش کنی
و یک جور دیگری آدم خوب های زندگی ات را درک کنی....
باید یک روز تمام گروه های مجازی را به قصد آغوشی واقعی ترک کنی
باید کاری کنی​

 

[__Miss.senator]

همه میگن خطرناک ترین پسر ، پسریه که....
خطرناک ترین دختر ، دختریه که....

اما من میخوام فراتر از دسته بندی جنسیت یه چیزو بگم :
خطرناک ترین آدم
آدمیه که دیگه نه گریه میکنه
نه غُر میزنه
نه داد میزنه
نه نارحت میشه
نه بهونه میگیره
نه دعوا میکنه ، نه اعتراض...
این آدم دیگه چیزی براش مهم نیست که بخواد بخاطرش حسی پیدا کنه و عکس العملی نشون بده و بجنگه....
چون چیزی برای از دست دادن نداره
این آدم رسیده ته خط!
دل کنده...
داره بارو بندیلشو جمع میکنه که بره...
بی سرو صدا و داد و قال!
و این مدل رفتن
از بدترین رفتن هاست...

ته خط میدونین کجاست ؟
جایی ک ادم جز قلبش
عقلش رو هم از دست دادع باشع : )

 

[R_MāN'8]

گاهی فقط گوشِ شنوایِ هم باشیم .
باور کنید همه ی مشکلاتِ جهان ، معطلِ نصیحت هایِ من و شما نیست ...
بعضی سوال ها ، جواب نمی خواهند ، و بعضی اشک ها بدونِ مقصر می ریزند !
آدم ها گاهی دلشان می گیرد ؛ نه اینکه حتما مشکلِ بزرگی داشته باشند ، نه اینکه حتما جنایتی در کار باشد .
آدم ها از شنیده نشدن ها ، دلشان می گیرد ...
باورت که کردند ، پناه می آورند ، دردِ دل می کنند و از زمین و زمان گله دارند .
بغض می کنند ، اشک می ریزند ، حرف می زنند ، آرام می شوند ...
می روند و سکانسِ بودنشان را با انگیزه ی بیشتری ادامه می دهند .
به همین سادگی ...
بیایید نظر ندهیم ، سرزنش نکنیم ، دنبالِ مجرم نباشیم ، و ژستِ آدم هایِ فهمیده و کامل را به خود نگیریم !
فقط "گوش" باشیم ، گوشی شنوا برایِ حرف هایِ مانده در...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[R_MāN'8]

هیچ کسی نمیتواند جای خالیِ کسِ دیگری را پر کند..!
اگر کسی را از دست داده اید که جایش میان لحظه هایتان خالیست، خودتان را با دیگران سرگرم نکنید..باورکنید این راهش نیست.. فقط یک نفر در زندگیِ هرکسی منحصر بفرد و بی همتاست.. اگر دلتان عجیب هوایش را می کند، خب دنبالش بروید.. به او بگویید چقدر بدونِ او زندگی از گلویتان پایین نمی رود..بگویید چقدر دوستش دارید!
چه کاریست آخر؟ چرا برای خودتان دردسر درست می کنید؟ باورکنید آدم های جدید، دردسرها و مشکلات جدید باخودشان می آورند، خسته ات می کنند و درنهایت هنوز هم دلت همان کسی را میخواهد که همیشه میخواست...
معطل نکنید... چشمانتان را روی بقیه ببندید و دنبال کسی بروید که بدون او آرام وقرار ندارید...
آسمان بزرگ است..اما برای هیچ کس بیشتر از یک ستاره...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فندق]

از هیچی نترس به جز سکوت
در اوج سادگی ترسناک ترینه

 

[R_MāN'8]

گاهی آدم نیاز دارد نفهمد..
نیاز دارد میانِ کوچه های علی چپ لِی لِی بازی کند...
نیاز دارد بستنی قیفی بخرد، و بدون مراعات و ترس از قضاوتها ، لیس بزند...
یا گاهی روی جدول های خیابان راه برود..
آدم نیاز دارد گاهی سر به هوا باشد..
بلند بلند بخندد...
تابغضش گرفت، بزند زیر گریه و با مشتهایش پلکهای خیسش را پاک کند..
درست شبیه کودکی اش...!
آدم است دیگر... آمده تا برای خودش زندگی کند... نه مردم!
من نمیدانم .. کی میخواهیم یاد بگیریم آرمان هایمان را به این و آن تحمیل نکنیم..
هرکس باید خودش باشد..!
دست از سرِ دیگران و زندگیشان برداریم.. آنقدر حواسمان به رفتارهای این و آن بود،
که یادمان رفت خودمان زندگی کنیم...!​

 

[R_MāN'8]

اون موقع ها ڪه میرفتم مدرسه تو ڪلاس ارادت خاصی به نیمڪت های آخر داشتم...
نمیدونم
چرا از نیمڪت های اول خوشم نمیومد
شاید دوست نداشتم زیاد تو دید ڪسی باشم...
شاید علاقم به نیمڪت های آخر
واسه این بود
ڪه خودم تو چشم نباشم اما
چشمانم همه رو ببینه...
بعضی وقتا آدما تو زندگی هم مثل نیمڪت آخر کلاسن
حواسشون به همه هست ولی ڪسی حواسش به آدمای نیمڪت آخر زندگی نیس....​

 

[R_MāN'8]

آدمیزاد سختشه که بگه "به من توجه کن". برای همین قیل و قال راه میندازه. عصبی میشه. داد میزنه. قهر میکنه. فرار میکنه. با خودش و زمین و زمان لج میکنه. برای اینکه به چشم بیاد. برای اینکه دیده شه!
تو فقط میبینی که چشماشو میبنده و داد میزنه و هیچی نمیشنوه؛ اون داره میپره و دستاشو تکون میده و میگه "هی! من اینجام! ببین منو!"
داره میگه "به من توجه کن."

و میدونی چقدر درموندست این جمله؟ سراسر استیصاله. و وقتی به زبون بیاد؛ اگه به زبون بیاد؛ دیگه گفتن و نگفتنش، فرقی نداره.​