متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها ⊰| چند لحظه لطفا |⊱

  • نویسنده موضوع R_MāN'8
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 568
  • بازدیدها 16,739
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

R_MāN'8

کاربر حرفه‌ای
سطح
8
 
ارسالی‌ها
1,766
پسندها
51,247
امتیازها
64,873
مدال‌ها
10
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #11
یک وقت‌هایي،
باید خودت را به "بیخیالي" بزني
بیخیال تمام آدم‌هایي که دوستت ندارند!
بیخیال تمام کارهایي کـه
مي‌خواستي بشود اما نشد،
بیخیال هرکس که امروز
"وارد" زندگي ات و فردا رفت!
بیخیالِ تلاش‌های بي‌نتیجه‌ات
دوست داشتن‌های بي ثمرت،
وقتي کسي دوستت ندارد اصرار نکن!
وقتي کسي برایت وقت ندارد خودت را
به زور در برنامه‌هایش جا نده!
«زندگي همین است» شاید،
تو برای همه وقت بگذاری
ولي قرار نیست که:
همه دوستت داشته باشند و برایت
وقت داشته باشند...
شاید که بهانه‌هایشان برای فرار
تو را قانع نکند
گاهي فقط باید لبخند بزني و رد شوی...
بگذار فکر کنند نفهمیدی!
 
امضا : R_MāN'8

NEGIN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
63,557
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
27
  • #12

دوست دارم با تو باشم چون هیچ وقت از با تو بودن خسته نمی شوم. حتی وقتی با هم حرف نمی زنیم، حتی وقتی نوازشم نمی کنی، حتی وقتی در یک اتاق نیستیم، باز هم خسته نمی شوم.
هرگز دلزده نمی شوم. فکر کنم به خاطر این است که به تو اعتماد دارم، به افکارت اعتماد دارم. می توانی بفهمی چه می گویم؟
همه آن چه در تو می بینم و هر آن چه نمی بینم را دوست دارم. با این همه، ضعف هایت را می دانم. اما احساس می کنم همین نقاط ضعف تو و نقاط قوت من هستند که با هم سازگارند. ترس های مشترک نداریم. حتی پلیدی های ما هم به هم می آیند!

من او را دوست داشتم
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
63,557
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
27
  • #13
همين حالا به سراغ كمد هايتان برويد،بزرگترين چمدانتان رو بيرون بياوريد،وسايل بي اهميت داخلش را خالي كنيد،قرار است چيز هاي مهمتري را داخلش جا دهيد
غم و غصه هاتون رو بذاريد يه گوشه اش
كنارش خاطرات تلخ زندگيتونو جا بديد
افسردگي بعد از شب هايي كه تنهاتون گذاشتند رو هم اضافه كنين،يه جايي رو هم براي دل نگراني هاي روزمره تون درباره مسائل بيهوده كنار بذاريد
اما چمدونتون رو زود پر نكنيد،يه قسمتي رو اختصاص بديد به ذهنيت هاي منفي كه نسبت به ديگران داريد،اما درست قبل از اينكه درش رو ببندين،تموم سختي ها،بدي ها،تلخي ها و همه ي چيزاي كه باعث ميشه روزتون رو با لبخند شروع نكنيد رو هم داخلش قرار بديد
كارتان تمام شد
قرار نيست شما سفر كنيد
اما "چمدان" شما اماده مسافرت است
مقصد،مثلث برمودا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
63,557
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
27
  • #14
تو برای تمام دردای مکرر این روزا پناهی رفیق. برای تمام این کولاکِ غم. برای تمام این سیلِ خبرای بد. برای تمام این لرزشی که افتاده به جون زانوهام. برای تمام این نشدنایی که پا گذاشته بیخ گلوی این دنیا و آدماش.
من تمام راه‌ها رو رفتم ولی هیچ راهی تو دنیا به خندیدن بدون تو نرسید. نه که فقط خودم نخوام، بخوام هم نمیشه. نمیشه بی‌رفیق این زمستونای پشت همو سر کرد و یخ نزد. نمیشه بی‌کسی که تو و چاله‌چوله‌های دلتو بلده، جلوی این پاییزِ بی‌بارون قد علم کرد و نیفتاد. هرچقدرم از تنهایی بگیم نمیشه بی‌رفیق جاده‌ها و رفت و سهم زندگی رو از این بیغوله گرفت...
نمیشه بی‌رفیق این پاییز بی‌بارون رو سر کرد...

 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
63,557
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
27
  • #15

ﻣﻠﺘﻔﺖ ﻫﺴﺘﯽ ﮔﻞﻣﻤّﺪ؟
ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ‌ﺷﻨﺎﺳﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ،
ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ.
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﮕﺬﺭﺩ ،
ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﮑﻨﺪ.
ﻫﯿﭻ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺪ.
ﻣﯽ‌ﻓﻬﻤﯽ ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ؟!
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ!
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯ ﭼﮑﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﺮﺳﺪ ﻭ ﺩﺭ آﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ!
ﻓﻘﻂ ﻣﯽﺗﺮﺳﺪ،
ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ.

 
امضا : NEGIN_R

NEGIN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
63,557
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
27
  • #16
دلتنگیِ تو جوری نبود که اگه کنارت باشم و دستاتو بگیرم رفع بشه .دلتنگیِ‌تو عمیق بود،قدّ زخم کهنه که به استخون می زنه.دلتنگیِ‌من وصله می شد به خیابونای طولانی و غروبای سرد، دلتنگی‌من با گرفتن دستات از بین نمیرفت،‌حتی مطمئن بودم که اگه یه روزی دستام قفل شن تو دستات همون لحظه هم دلم برات تنگه! چون ما دست هامونو ماه ها قبل بُریدیم و حواسمون نبود مثلِ پنیر پیتزا کش اومدیم و از هم دور شدیم و این زندگی شبیه یه پِپِرونیِ خشک و بی مزه بود که هیچ وقت نشد شام مشترک شبمون بشه. دلتنگیِ من با زل زدن به چشمات از بین‌نمیرفت. با سر روی شونه ت گذاشتن و خوابیدن تموم نمی شد. که ما ماه ها قبل تموم شده بودیم و حواسمون نبود داریم پرت می شیم از قابِ دونفرمون و مثل تابلوِ «یک لبخند ژکوند» تو قاب تک...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • #17
بعضی حرف ها را نباید زد
بعضی حرف ها را نباید خورد
بیچاره دل چه می کشد میان این زد و خورد !
 
امضا : YGNeae

NEGIN_R

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
1,794
پسندها
63,557
امتیازها
77,373
مدال‌ها
33
سن
27
  • #18
می‌گن قوی‌ترین حس عشق نیست، کنجکاویه. روزای اول فقط داری کنجکاوی می‌کنی که طرف رو بیشتر بشناسی و همه‌چی جذابه چون کنجکاویه داره ارضا می‌شه. وقتی هم چیزی برای کنجکاوی نبود همه‌چی برات تموم می‌شه. خیلی‌ها این‌دوتا رو اشتباه می‌گیرن و وقتی کنجکاوی تموم می‌شه غصه می‌خورن که عشق تموم شده. بیشتر وقت‌ها به‌جای عاشقتم درواقع باید بگی کنجکاوتم! کاونده‌ی کنج‌هایت هستم! خیلی هم جذاب! این‌طوری هشتاد درصد تَرَک‌های عشقی از بین می‌رن و جامعه پویا می‌شه.
اگه طرف دیگه شما رو نمی‌خواد و شما هنوز کنجکاوش هستید، لازم نیس شعر عاشقانه بسرایید و هربار که از جلوتون رد می‌شه سیگار و قلب‌تون رو با هم آتیش بزنید؛ فقط کافیه بگین عزیزم، کنج‌های زیادی ازت مونده که هنوز نکاویدم، بذار بکاوم و با جواب منفی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : NEGIN_R

Lindaw

کاربر فعال
سطح
7
 
ارسالی‌ها
1,207
پسندها
8,153
امتیازها
31,973
مدال‌ها
8
  • #19
یک جایی می رسد که آدم دست به خودکشی می زند
نه اینکه یک تیغ بردارد و به رگش بزند
نه
قید احساسش را می زند
 
امضا : Lindaw

YGNeae

کاربر خبره
سطح
40
 
ارسالی‌ها
5,997
پسندها
41,959
امتیازها
0
مدال‌ها
31
  • #20
شجاعانه ترین کاری که در زندگی ام انجام داده ام
این بود که روز هایی که می خواستم مرگم فرا برسد را بشمارم ...
 
امضا : YGNeae
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا