جوابی در گذر تاریخ...

  • نویسنده موضوع atiyeh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 356
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

atiyeh

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/8/18
ارسالی‌ها
390
پسندها
2,973
امتیازها
14,573
مدال‌ها
15
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
تفاقی چشمم به یه مطلبی خورد که خیلی خوندنی و جالب بود، گفتم واسه بقیه هم بفرستم
یه جور کل کل شاعرانه ست که شاعرا جواب همدیگه رو دادن با شعراشون بخونی ضرر نمی کنی :
شعر اول رو حمید مصدق گفته بوده که فکر کنم همه خوندن یا شنیدن :


تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من كرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سیب نداشت


بعدها فروغ فرخزاد اومده و جواب حمید مصدق رو اینجوری داده:


من به تو خندیدم
چون كه می دانستم
تو به چه دلهره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : atiyeh
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا