- ارسالیها
- 996
- پسندها
- 32,571
- امتیازها
- 63,073
- مدالها
- 11
- نویسنده موضوع
- #1
داستان لیلی و مجنون :
قیس پسری از اعراب بود که با ظاهری آشفته و پریشان اطراف کوه نجد می گشت و برای معشوقه خود اشعاز عاشقانه زیبا می سرود. معشوقه او دختری از قبیله عامریان بود به نام لیلی که قیس شیفته او شده بود و آنقدر در کوچه ها در وصف زیبایی های لیلی شعر سروده و خوانده بود که همه مردم آن منطقه او را دیوانه می دانستند و لقب مجنون را به وی داده بودند.
خانواده و خویشاوندان مجنون بارها در شکل های مختلف از مجنون خواستند دست از این رسوایی بردارد اما فایده ایی نداشت. تا آنجا که پدر مجنون تصمیم می گرد به خاستگاری لیلی برود و با جمعی از بزرگان و خویشاوندان به قبیله لیلی رفته و او را از پدرش خاستگاری می کنند. اما نه تنها پدر لیلی بلکه تمام اهالی قبلیه با این وصلت مخالفت می کنند و آن را ننگی...
قیس پسری از اعراب بود که با ظاهری آشفته و پریشان اطراف کوه نجد می گشت و برای معشوقه خود اشعاز عاشقانه زیبا می سرود. معشوقه او دختری از قبیله عامریان بود به نام لیلی که قیس شیفته او شده بود و آنقدر در کوچه ها در وصف زیبایی های لیلی شعر سروده و خوانده بود که همه مردم آن منطقه او را دیوانه می دانستند و لقب مجنون را به وی داده بودند.
خانواده و خویشاوندان مجنون بارها در شکل های مختلف از مجنون خواستند دست از این رسوایی بردارد اما فایده ایی نداشت. تا آنجا که پدر مجنون تصمیم می گرد به خاستگاری لیلی برود و با جمعی از بزرگان و خویشاوندان به قبیله لیلی رفته و او را از پدرش خاستگاری می کنند. اما نه تنها پدر لیلی بلکه تمام اهالی قبلیه با این وصلت مخالفت می کنند و آن را ننگی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.