متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مطالب جالب خلاصه داستان لیلی و مجنون و روایت پایان این داستان عاشقانه

  • نویسنده موضوع I.YãSi
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 253
  • کاربران تگ شده هیچ

I.YãSi

کاربر فعال
سطح
8
 
ارسالی‌ها
996
پسندها
32,571
امتیازها
63,073
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #1
داستان لیلی و مجنون :

قیس پسری از اعراب بود که با ظاهری آشفته و پریشان اطراف کوه نجد می گشت و برای معشوقه خود اشعاز عاشقانه زیبا می سرود. معشوقه او دختری از قبیله عامریان بود به نام لیلی که قیس شیفته او شده بود و آنقدر در کوچه ها در وصف زیبایی های لیلی شعر سروده و خوانده بود که همه مردم آن منطقه او را دیوانه می دانستند و لقب مجنون را به وی داده بودند.

خانواده و خویشاوندان مجنون بارها در شکل های مختلف از مجنون خواستند دست از این رسوایی بردارد اما فایده ایی نداشت. تا آنجا که پدر مجنون تصمیم می گرد به خاستگاری لیلی برود و با جمعی از بزرگان و خویشاوندان به قبیله لیلی رفته و او را از پدرش خاستگاری می کنند. اما نه تنها پدر لیلی بلکه تمام اهالی قبلیه با این وصلت مخالفت می کنند و آن را ننگی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : I.YãSi

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
182

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا