همهی ما عاشق فیلمهای عاشقانه هستیم.
حرفهای عاشقانه، نامطمئنبودن از ادامهی رابطه، دعوای زوجین و نهایتا نقطهی اوج داستان، همه بینهایت جذاب هستند. فیلمهای کلاسیک و قدیمی و همچنین فیلمهای مدرن و جدید هر کدام جذابیت خودشان را دارند.
رمان های عاشقانه هم میتوانند به همین اندازه جذاب باشند.
شاید برای همین است که بیشتر این کتابها تبدیل به فیلم میشوند.
در این مقاله تعدادی از بهترین رمان های عاشقانه که برای هر خوانندهایی میتوانند جذاب باشند را معرفی میکنیم.
این کتاب برای جوانان نوشتهشدهاست.
البته مطمئنا یکی از رمانهای کلاسیک دوران خود خواهد بود.
«همهچیز همهچیز» داستان «مدی» (Maddy) را تعریف میکند. «مدی» به نوعی بیماری خودایمنی مبتلاست. به همین خاطر از کودکی مجبور بوده، در خانه بماند، ولی وقتی با اولی (Olly) آشنا شد، همه چیز تغییر کرد.
در سال ۲۰۱۷ فیلمی خیلی عالی هم از روی کتاب ساخته شد.
۲. «دفتر خاطرات» از نیکولاس اسپارکس (Nicholas Sparks)
این یکی از بهترین رمان های عاشقانهی موجود است. درحالحاضر «اسپارکس» یکی از محبوبترین نویسندههای عاشقانهی دنیاست. حداقل نیم دو جین از کتابهای او میتوانند، در این لیست باشند. ولی رمان «دفترچه» از همهی آنها بهتر است. البته بخشی از این محبوبیت مدیون فیلم عالی آن در سال ۲۰۰۴ است.
نوا (Noah) و الی (Allie) حدود سال ۱۹۰۰ ، برای اولین بار همدیگر را ملاقات کردند و عاشق هم شدند، ولی بعد از آن به خاطر اختلاف طبقاتی از هم دور افتادند. سالها بعد این دو به هم رسیدند. احتمالا خیلی دیر شده بود؛ چون الی نامزد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
۳. «دکتر ژیواکو» از بوریس پاسترناک (Boris Pasternak)
اگر دلتان رمان عاشقانه میخواهد، بهتر است به سراغ این رمان کلاسیک هم بروید. «بوریس پاسترناک» در سال ۱۹۵۷ این رمان را نوشت. او در سال ۱۹۵۸ جایزهی نوبل برای ادبیات را دریافت کرد.
این رمان جذاب داستان کلاسیک عشق ممنوعه را تعریف میکند. پسر ثروتمند یک سرمایهدار باید بین شغل، خانواده و عشق خود یکی را انتخاب کند. او در بحبوحهی انقلاب روسیه عاشق شد و اصلا نمیتوانست از عشق خود دست بکشد.
به خاطر همین فرازونشیبهاست که خواندن «دکتر ژیواگو» اینقدر جذاب است. این رمان در سال ۱۹۶۵ تبدیل به فیلم شد. همچنین در سال ۲۰۰۲...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
«جین آستن» سمبل رمان های عاشقانهی کلاسیک است. «غرور و تعصب» یکی از محبوبترین کتابها به زبان انگلیسی است. این کتاب همچنین یکی از رمانتیکترین داستانهای عاشقانهی تاریخ است.
«الیزابت بنت» (Elizabeth Bennet) چهار خواهر دارد. همهی آنها منتظر موقعیتی برای ازدواج هستند. در همین حین الیزابت با مردی به نام آقای دارسی (Darcy) آشنا شد. این دو تصمیم گرفتند در جامعهی قرن نوزدهم انگلستان کمی بیشتر باهم آشنا شوند؛ ولی رابطهی ناخوشایند آنها کمکم پیچیدهتر شد.
۵. «همسر مسافر زمان» از آدری نیفنگر (Audrey Niffenegger)
این خاصترین کتاب این لیست است.
در «همسر مسافر زمان»، هنری (Henry) در زمان سفر میکند.
اما دست او نیست که چه وقت و به کجا میرود یا وقتی سفر میکند کجای زندگی خود قراردارد. به همین خاطر رابطهی او با کلر (Clare) در تمام مقاطع زندگی او شکل میگیرد.
داستان این رابطه ممکن است محکوم به شکست باشد، ولی خواندن آن بینهایت جذابهم هست.
۶. «بلندی های بادگیر» از امیلی برونته (Emily Brontë)
«بلندی های بادگیر» یکی از غمانگیزترین داستانهای عاشقانهی تاریخ است. وقتی برای اولین بار منتشر شد منتقدان آن را زننده خواندند.
بیشتر خوانندگان از شخصیتهای داستان انتقاد کردند.
البته حالا پیچیدگیهای رابطهها را بهتر درک میکنیم.
این پیچیدگیها نشان میدهند استانداردهای اجتماعی نباید تعیینکنندهی خوشبختی ما باشند.
این رمان داستان عشق بین «کاترین» (Catherine) و «هیثکلیف» (Heathcliff) است. عشق آنها هم نابودکنندهی آنهاست و هم تضمینکنندهی زندگی آنها.
از تیتر رمان معلوم است که باید آن را در این لیست گذاشت.
در «تاریخ عشق» لئو (Leo) و آلما (Alma) سالها از هم جدا هستند.
ولی رابطهی آنها نزدیکتر از آنی است که فکر میکنند. آلما تلاش میکند برای مادرش عشق تازهای پیدا کند. در این مسیر او با لئو آشنا میشود. داستان آنها به شکل زیبا و بینظیری شکل میگیرد.
۸. «به پیوست دوستت دارم» از سیسیلیا آهرن (Cecelia Ahern)
دستمال کاغذیها را آماده کنید. وقتی رمان «به پیوست دوستت دارم» را بخوانید مطمئنا در اشکهای خود غرق میشوید و البته عاشق هر لحظه از این اشکریزی هم خواهید بود.
هالی (Holly) عشق زندگی خود گری (Gerry) را از دست میدهد.
او اصلا نمیداند بعد از مرگ همسرش چه کند. بعد او یادداشتهایی را پیدا میکند که گری قبل از مرگش برای او بهجای گذاشته است.
این یادداشتها تا یک سال هر ماه به دست او میرسند. هالی از طریق همین نامهها یاد میگیرد که زندگی، عشق و جستجو برای خوشبختی همیشه ادامه خواهدداشت.
مایر موج داستانهای نوجوانانه و عاشقانهی ماورا الطبیعی را به بازار کتاب بازگرداند.
خونآشامها وگرگینهها با چهرهی جدیدی در این کتاب ظاهر شدهاند. چه دوست داشتهباشید و چه نه، این کتابها ماندگار هستند.
در «گرگ و میش» بلا (Bella) عاشق خونآشامی به نام ادوارد (Edward) میشود. ایندو به شدت عاشق هم هستند. ولی عشق همیشه آسان نیست. مخصوصا ولی معشوق شما زندگی ابدی دارد.