یبار کلاس پنجم معلم جامو عوض کرد آورد میز اولـ,کنار یه دختر لوسِ مثبت(ازین چندشا:/)
منم آدم نمیشدم که دوباره با این حرف میزدمـ؛یهو گفت:با من حرف نزناااا حواسم پرت میشه میرم به خانم حسن زاده میگمـ:|
واقعنم روز بعد از جاش بلند شد گفت !_!
یکی دیگه ام بود هروقت عصبانی میشد میگف:زیاد حرف بزنی میام میگیرمتـ:/)
خودش میدونست چه اخلاقِ چیزی دارهـ