متون و دلنوشته‌ها سرزمین قلب یخی

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

ﺧـــــﺴﺘﻪ ﺍَﻡ !

ﺍﺯ ﺍـــﯿﻦ ﺩﻟـــــﺪﺍﺭﯼ ﻫـ ـﺂﯼِ

ﻣـــــﺠﺂﺯﯼ

ﺩﻟـــﻢ ﺷــــﺂﻧﻪای
واقعی ﻣﯽ ﺧــــﻮﺁﻫﺪ...!!!

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

چقدر خوب است که میان این همه هیاهوی زندگی ...
یکی باشد که #
تو را دیوانه وار دوست بدارد و
#تورا به زندگی دلبسته تر کند ...
خنده‌هایش #
تورا دور کند از این هیاهو .... و
#تو برای عاشقانه زیستن او را بهانه کنی ♣❤️❤️❤️♠

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

"گلم" که صدایت می‌کنم
شمعدانی چه اخمی می‌کند !

مانده‌ام "جانم" را چقدر آهسته بگویمت
که هم تو بشنوی
و هم آب از دل هیچ گنجشکی تکان نخورد ...!


‎

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

درد هایم درد مے ڪنند
از بس ڪه درد ڪشیده اند..!!
از بس ڪه صداے بیصداے سڪوت
را شنیده اند و عڪس خود را با
همیشه دیده اند هواے رویایشان
ابریست..
درد هایم درد مے ڪنند
و انقدر گریسته اند ڪه دردهایشان
فراموششان شده..!!

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

این روزا خیلی غریبم حتی تــو مجازے

این روزها ڪسی منتظرم نیست

ڪسی دلــتنگم نیست

این روزها اشڪام تنها مرحم
زخمامـہ


بی خیال ۰۰۰

درستــہ سخت میگذره ولی خب میگذره

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

بهترین معلم من کسی بود که

با ارزشترین مطلب زندگیم

را بہ من آموخت

دو خط موازی روی تخته کشید و گفت

این دو هیچگاه به هم نخواهند رسید

مگر اینکه یکی خود را بشکند.

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

باور ڪن، قهوه بهانه بود ...
شب را جز در
آغوش تو شیرین شدن،
و ڪمی به اندازه ی
نفس، نفس هایم
با تو بودن چیزی نمیخواهم ...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

هر چقدر خاطره ام را گرم میکنم
باز زمستان سر میرسد و
سوز نداشتنت را به رخم میکشد

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

اين پاييزِ لعنتى،
بوى همه چيز ميداد الا دوست داشتن...
آغوش ها،
در حساب و کتابی که مبادا تهش ضرر باشد،
باز و بیکار ماند
این پاییز تصویر واضح این مَثَل بود:
"سرِ گشنه زمين نگذاشتى تا عاشقى از يادت برود"
خدا بخير كند زمستان را
سرما را
يخبندانِ دوست داشتن ها را
يخبندانِ اميد را
اميد را
اميد

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

و این منم
زنی تنها
در آستانهٔ فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلودهٔ زمین
و یأس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دستهای سیمانی