متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها سرزمین قلب یخی

  • نویسنده موضوع ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2,507
  • بازدیدها 26,793
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,071
هرچقدر که سرتو گرم کنی
هرچقدر که حواستو پرت کنی
هر چقدر که دور و برتو شلوغ کنی
باز تو یه لحظه میاد و مچتو میگیره
دلتنگیتو می گم!!!!!
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,072
دلتـنـــگی آدم را
بـه خیـابـان میڪشـد !!!

دلتنــگـم
و مـردم نـمیفـهمنـد

قـدم زدن گـاهـی
از گـریـه ڪردن
غـم انـگـیـز تـر است !!!

مثـــل تـــو
ڪه فڪر میڪردی

سیـگار ڪشیدن
ڪار مـردانـه ای است !!!
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,073
بی مرام دستاشو ول کن
لااقل جلوم حیا کن
من دارم از دست میرم:)
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,074
اونـے کِه میگُفت تا تَهِش هَستَم

تـــــا دیــد مــَـن دِل بَـــستـَم

≫گُفت شَرمَندِه "خالــے" بَستـَم≪


✌️
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,075
حالا که آمده‌ای
از گذشته نپرس
در روز آفتابی
از برف سنگین شب قبل
چه می‌ماند؟
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,076
ڪاش میدانستی
پس ِهر مصرع دلتنگــــــی من....
دست ِصدخاطره در
ڪارِ دلسٺ ...
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,077
هر آدمی
یه روزی یه جایی
مجبور میشه خودشو جا بذاره و بره
توی یه کافه
تویه خیابون
یه شهر
تو دل یه آدم...
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,078
برای امروزم، تو را به قدر کافی داشتم.
یک سلامِ زورکی و دو نگاهِ اجباری و سه بار پلک زدنِ متوالی و سری تکان دادن به معنای خداحافظیِ قبل از رفتنت!
کوله‌بارم را بستم.
آنی که آمده، منم
آنی که باید راه
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,079
زخم‌ها خوب می‌شوند
جایشان کم‌کم از بین می‌رود
ولی یک زنگ تلفن ،
برای برگرداندنِ تمام دردها کافیست !
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
سطح
24
 
ارسالی‌ها
11,709
پسندها
10,744
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
  • نویسنده موضوع
  • #2,080
هـزاران بار دیڪَر هـم بڪَویی
شب بخیر
وقتی یڪ‌بار نڪَویی
دوستـت دارم
نہ شـب‌هایم بخیــر است
و نہ حتی فـردایم
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا