دلتنگم
دلتنگ عشقی سوخته... دلتنگ کسی که هم مجنونش شدم هم لیلایش
اسیرم ... اسیر تردید ...
شبم پر از هوای دلتنگی و روزم پر از نفسهایش ...
چه کنم؟ بغضم را انکار کنم؟ عشقم را اعدام کنم بر صلیب فراموشی و جبر؟ چه کنم؟ عاشقم ... عاشقی دل سوخته
عاشقی پر از هوای یار ... یاری که خالی از هوای من است
سکوت میکنم، سکوتی تلخ، پر از حسرت، حسرت دیدن روی ماهش ولی چه کنم اوست که پر از هوای جداییست♂
دو چیزتو دنیا خیلی سخته یکی منتظر موندنه یکی هم
فراموش کردنه ٬اما میدونی سختر از اون دو تاچیه
اینه که ندونی اونی که دوسش داری رو باید فراموش کنی یانه...
همه ما جای خالی کسی را احساس میکنیم که فقط میدانیم باید باشد.او را در خیالمان دیده ایم
با او زندگی ها کرده ایم
و این جای خالی را تا همیشه حس میکنیم و هیچ کس هم نمیتواند بگویدمن جای خالی کسی را در زندگی ام
هیچ وقت حس نکرده ام
آدمیزاد همیشه یک چیز برای دلتنگی دارد...
"تو" را،براى تمامِ روز هاى خوبى كه هنوز نيامده است...
مى خواهم...
تو را براى خنده هاى از تهِ دل.
تو را براى ِيك حالِ خوب تو را براى تمامِ دوست داشتن هاى به موقع...
تو را براى يك خيالِ راحت مى خواهم در اين آشفته بازارِ دوست داشتن هاىِ ساعتى...