متون و دلنوشته‌ها سرزمین قلب یخی

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

برای مَــن ...

دوست داشتنـــت ؛

شعریســت ؛

کلاسـیک ...

که بهم ميريـــزَد ‌؛
تمـــامِ ...

عاشــقانه های مُدرن را ....!!

‌‎‌‌‌‎‌‌♥️♥️

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

چــہ زیبــاست وقتـی میفهمـی

ڪسـی زیــر ایـن گنــبد ڪبــود

انتظــارت را میـڪشـــــد

چــہ شیــــــرین اســـــت

طعــم پیامڪی ڪــہ میگـــوید :

”عزیزم ڪـــــجایـی” …؟

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

چقدر خوبه وقتی با عشقت قهر می کنی..

بر خلاف میلت میگی دیگه دوست ندارم نمی خوامت

این جمله رو بشنوی :

غلط کردی چه بخوای چه نخوای

مال منی!!

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

برو...


ترس از هیچ چیز ندارم....

وقتی یقین دارم بیشتر از من...

کسی دوستت نخواهد داشت...

بیشتر از من کسی طاقت کم محلی هایت را ندارد

برو....!

ترس برای چه؟!

وقتی میدانم یه روز تف می اندازی

به روی تمام ان هایی که

به خاطرشان من را از دست دادی...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

دوسـت دارم یـڪ شبــﮧ، هفتــاد سـال پیـــر شـوم

در ڪنــار خیـابــانی بـایستـــم . . .

تـــو مـرا بـی آنڪــﮧ بـشنــاسی ، از ازدحـام تــلخ خـیـــابـان عبــور دهــے . . .

هفتـــاد ســال پیـــر شـدن یــک شبـــﮧ

بـه حـس گـــــرمــی دسـتـ های تـــو

هنــگامـی کـه مرا عبــور میـدهـی بــی آنـڪـﮧ بـشنــاســی،مــے ارزد...!

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

همیشه هم قافیه بوده اند، “ســ ـ ـیب” و “فریـ ـ ـب”!

همانند سیبی که آدم و حوا را فریب داد و حالـــا هم

میگوییم

“سیــــــــ ــب”

و دوربین های عکاسی را فریب میدهیمـــ

تا پنهان کنیم اندوهمان را پشت این لبخند مان

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

؏ــشق
قابل پیش‌بینی نیست
گاهی دلت را
آدمی با خود میبرد
که اصلاً فکرش را نمی‌کردی
و گاهی ...
کسی ترکت می‌کند که
نفسش بند می‌آمد از نبودنت....

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

سلامتی کبوتری که دیگه جون نداشت

ولی بازم خودشو روی بوم صاحبش

رسوند تا ثابت کنه بی وفا نیست


ولی بعضی ها ...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

حالـــــــم خوب اســـــــت

امــــــا

دلـــم

تنگ آن روزهایـــــــــــی شده

که می توانسـتـــــم

از ته دل بخنده م


‌

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

در اوايل عاشــــــــــقت است...
حاضر است دنیا را به پايت بریزد...
حاضر است هرڪارى بڪند ڪه خوشحال شوى…

شب هاى ڪه ازش دلخور هستى تا وقتى كه آشتى نڪردى خوابش نمیبرد…
ادعاى عاشقى ڪردنش دیوانت میڪند...
عاشــــــــــقش میشوى...
عاشـــــق بودنش، عاشـــــق حس ڪردنش...
با شادى هايش شاد هستى و با ناراحتی هايش ناراحت...

ڪم ڪم ازت دور میشود...
براى همه چيز وقت دارد بجز تـــــو...
با همه خوشحال است بجز تـــــو...
انگار از تو فرار میڪند...
انگار از تو خسته شده...
انگار عاشـــــق یڪى دگه شده...
انگار دگه تویى ڪه یك روز همه چیزش بودى، فعلا شدى هیچ چـــــيـــــزش...
باز هم خودت میمانى و یك عالم حرف در دلت ڪه شاید هیچوقت هیچڪس نفهمد...
نمیگم مال مـــــن باش...
نمیگم ڪنارم باش...
حتى نمیگويم با این و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.