متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار {با این سه کلمه جمله بساز(بازی)}

  • نویسنده موضوع A.R دخترآتش
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 190
  • بازدیدها 8,030
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

sin.r

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
24
پسندها
176
امتیازها
578
  • #81
یه دیونه سرش درد گرفت سرشو کوبید به دیوار مرد o_O



سنجاب دهخدا برجام:dancing:
 
امضا : sin.r

tasnim

کاربر برتر
سطح
10
 
ارسالی‌ها
251
پسندها
5,866
امتیازها
28,973
مدال‌ها
4
  • #82
:/ من عاشق سنجابم ولی تا حالا دهخدارو ندیدم که عاشقش بشم ، برجامم نمیدونم چیه :/

شلوار ، قد ، دفتر
 

PaRIsA-R

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
2,771
امتیازها
26,473
مدال‌ها
16
  • #83
پسر با شلوره هم قد باباش رفت دفتر عمویش
سوزن کتاب پاره
 
امضا : PaRIsA-R
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ISET1

تیام

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
42
پسندها
2,192
امتیازها
24,073
مدال‌ها
1
  • #84
دخترک با سوزن در حال دوختن کتاب پاره
شپش تنها
 
امضا : تیام
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Melissa

tasnim

کاربر برتر
سطح
10
 
ارسالی‌ها
251
پسندها
5,866
امتیازها
28,973
مدال‌ها
4
  • #85
سه تا باید باشه
من شپش رو تنها کشتم :D هنر کردم :roflym:
شارژ بابام تخت
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ISET1

تیام

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
42
پسندها
2,192
امتیازها
24,073
مدال‌ها
1
  • #86
بعد مدتها بابام بابام شارژ ریخت تو گوشی منم تا صبح رو تخت بازی می کردم ...: |
خونه مدرسه مهر
 
امضا : تیام

tasnim

کاربر برتر
سطح
10
 
ارسالی‌ها
251
پسندها
5,866
امتیازها
28,973
مدال‌ها
4
  • #87
من از مدرسه رفتن و ماه مهر بدم میاد ، خونه موندن رو بیشتر دوست دارم:confused:o_O:confused:o_O

ماه ، پنکه ،پتو
 

fariimahyousefi

رو به پیشرفت
سطح
7
 
ارسالی‌ها
108
پسندها
2,119
امتیازها
16,473
مدال‌ها
3
  • #88
شب شد و ماه در اومد. منم دیگه خوابم میومد پنکه روشن کردم رفتم تو تخت و پتو رو کشیدم رو خودم و تا صبح با خیال راحت خوابیدم :|
قرمه سبزی، همستر، کتاب :/
 
امضا : fariimahyousefi

ISET1

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
3,776
پسندها
14,495
امتیازها
61,873
مدال‌ها
19
  • #89
در حال کتاب خوندن داشتم قرمه سبزی میخوردم که توی کتاب عکس یک همستر را دیدم
شکوفه زنگ صورتی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

Darkness

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
893
پسندها
5,556
امتیازها
23,673
مدال‌ها
1
  • #90
زنگ خونه به صدا دراومد و زمانی که در رو باز کردم شکوفه های صورتی جلوی صورتم قرار گرفتن .

باد ، مه ، طوطی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا