طلوع مي کند آن آفتاب پنهاني
ز سمت مشرق جغرافياي عرفاني
دوباره پلک دلم مي پرد,نشانه ي چيست؟
شنيده ام که مي آيد کسي به مهماني
کسي که سبز تر است از هزار بار بهار
کسي,شگفت کسي, آنچنان که مي داني
کسي که نقطه ي آغاز هر چه پرواز است
تويي که در سفر عشق خط پاياني
تويي بهانه ي آن ابر ها که مي گريند
بيا که صاف شود اين هواي باراني
تو از حوالي اقليم هر کجا آباد
بيا که مي رود اين شهر رو به ويراني
کنار نام تو لنگر گرفت کشتي عشق
بيا که نام تو آرامشي است طوفاني
چندمين سال است که در عين بودن کنارمان نيستي؟!
آقا این چندمین سال است که باید سالگرد تولدتان را بدون شما جشن بگیریم
آقا خودت برای ظهورت دعا کن...