نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

متفرقه داستان حضرت ذوالكفل (حزقیل) و الیاس علیها السلـامـ

  • نویسنده موضوع sahel_sorkh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 166
  • کاربران تگ شده هیچ

sahel_sorkh

کاربر برتر
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,163
پسندها
5,651
امتیازها
25,673
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #1
سومین پیامبر بعد از موسى، حزقیل (ذوالكفل) بود. حزقیل، پیامبرى بود با خردى تابناك و صبرى شگرف در ردیف ادریس و اسماعیل.

در روزگارى كه او بر عده اى از بنى اسرائیل پیامبرى مى فرمود، دشمنى خطرناك از پادشاهان قلمرو مجاور او، به بنى اسرائیل حمله ور شد.

آن بزرگمرد، بنا به وظیفه پیامبرى، امر به جهاد و دفاع فرمود و مردمـ به فرمان او گردن نهادند، اما سخت با اكراه.

میدان جنگ، در‌هـامونى بیرون شهر واقع بود كه از دو طرف، همـ از ناحیه دشمن و همـ از جانب یاران حزقیل، به تپه‌هـایى منتهى مى شد.

حزقیل، سپاه خود را در برابر دشمن به دقت آراست، به سبك جنگهاى آن روز، طلـایه در پیش، میمنه و میسره در دو جانب، قلب در وسط و عقبدار در پشت سر و سپاه او فرق در سلـاح بود، با تیغهاى آخته و زوبین و تیر و نیزه. اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

sahel_sorkh

کاربر برتر
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,163
پسندها
5,651
امتیازها
25,673
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #2
داستان حضرت الیاس- و الیسع

الیاس، پیامبر خدا، در كنار بازار روز، در میدان شهر، بر سكویى سنگى ایستاده بود و خطاب به مردمـ شهر، با شور و حرارت، سخن مى گفت:

- اى بنى اسرائیل، چرا به تقوا و پرهیزگارى روى نمى آورید؟ آیا سزاوار است كه بت ((بعل)) را كه از خویش هیچ اراده یا ندارد و ساخته دستان خود شماست، بپرستید و از پرستیدن خداى بزرگ، خداى یكتا كه بهترین آفرینندگان است، خدایى كه همه ما را آفریده است و اختیار زندگى و مرگ ما در دست اوست، خوددارى كنید!؟

یكى از كسانى كه دور او جمع شده و به سخنان وى گوش مى دادند، فریاد زد:

- چرا دروغ مى گویى؟ خدایى را كه تو از آن نامـ مى برى چه كسى دیده است؟

دیگرى، سخن را از دهان اولى ربود و گفت:

- این سخنان تو، جز خیالهایى باطل نیست كه از اندیشه خود...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا