متون و دلنوشته‌ها خوبه بدونید که .....

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

راز هایت را به دو نفر بگو...
"خودت و خدایت "
در تنگنا به دو چیز تکیه کن...
"صبر و دعا"
در دنیا مراقب دو چیز باش...
"پدر و مادر"
از دو چیز نترس که به دست خداست...
"روزی و مرگ"
و به یک چیز هیچ وقت خ**یا*نت نکن...
"رفاقت"

تا وقتی نگاه خدا به سوی توست از روی گرداندن دیگران غمگین مباش...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

#محبت
همه چیز را شکست می دهد
و خود شکست نمی خورد!
به این جمله اعتقاد داشته باشید ؛
محبت بر همه چیز غالب است ؛
بالاترین قدرت را دارد ؛
سنگ را آب می کند و کوه را جا به جا.
اگر روزی به کسی محبت کردید باور داشته باشید هرگز نخواهد توانست از یاد ببرد ؛
ماندگارترین اثر هنری انسان محبت است ؛
هرگز وسعت محبتمان را کم نکنیم!!!

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

موفقیت...

قبل از آنکه تقدیر تو باشد
وابسته به تصمیم توست.

پس کاملا مصمم باش
تا تقدیرت را بسازی.

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

⇦هرگز✘

⇦تمامت را براي کسي رو نکن

⇦بگذار کمي دست نيافتني باشي

⇦آدمها تمامت که کنند

⇦“رهـــــايت” مي کنند ❤️❤️❤️

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

وقتی عشقت رو از دست دادی دیگه سعی نکن به دستش بیاری درست مثل چینی شکسته می مونه که حتی اگه بندش هم بزنی دیگه به زیبایی گذشته نیست...✌️

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

تنها فردی که لایق عشق است،
کسی است که
معنی حرف های نزده‌ات را
بهتر از خودت بفهمد...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

✨
؛┃⚄⚄⚄⚄⚄⚄⚄⚄
؛╯━✨

اين متن آرامش ميده
آیاهنوزهم نیاموختی
که اگرهمه عالم
قصدضرر رساندن به توراداشته باشند
وخدانخواهد"نمیتوانند"
پس به"تدبیرش"اعتمادکن
به"حکمتش"دل بسپار
به او"توکل"کن
وبه سمت اوقدمی بردار

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

بانو
پاییز که شد
دستهای خسته ات را در جیبت پنهان کن
و به دور از باید ها و آمدن ها
نبودن ها و رفتن ها
فارغ از تمام لحظه های بی شایبه ی روزگار غریبت
برای خودت؛ خاطره ای بساز....
بانو....
پاییز که شد،
اولین باران پاییزی که روی موهای ابریشمی ات بارید،
و خش خش برگهای خسته ی پاییزی را زیر پاهایت لمس کردی....
خودت را بغل کن و به زیر آسمان ابری ات ببر...

این پاییـــز را برای خودت خاطره ای انفرادی بساز...!

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

همیشه از آدمهایی گفتیم که رفته اند
از رفتنشان
از خ**یا*نت ها و غرور و
بی توجهی هایشان
بیایید یکبار هم از خودمان بگوییم
یکبار هم خودمان را قضاوت کنیم
ببینیم کجای کارمان اشتباه بود
کجای عشقمان، هوس بود
کجای حرفهایمان، دلیلی شد
برای رفتنش
همیشه مقصر آنها را دانستیم
و مهر تأیید اطرافیانمان
باوری کاذب ساخت برایمان
ولی خودمانیم،
شاید برای لحظه ای
با زبانمان شکستیم قلبش را
با رفتارمان سوزاندیم عشقش را
و تمام این ها
دلیلی شد برای رفتنش
بیایید یکبار هم که شده
خودمان را قضاوت کنیم،
نه آدم های رفته ی زندگیمان را...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

تا حالا شکار رفتی؟
من می رفتم ولی دیگه نمی رم ..
آخرین باری که شکار رفتم
شکار گوزن بود
خیلی گشتم تا یه گوزن پیدا کردم
من شلیک کردم بهش
درست زدم به پاش
وقتی بالای سرش رسیدم
هنوز جون داشت
چشم هاش داشت التماس می کرد
نفس می کشید
زیباییش من رو تسخیر کرده بود
حس کردم که اون گوزن
می تونه دوست خوبی واسم باشه
می تونستم نزدیک خونه
یه جای دنج واسش درست کنم...
خوب که فکر کردم با خودم گفتم
که اون گوزن واسه همیشه
لنگ می زنه و وقتی من رو می بینه
یاد بلایی می افته که سرش آوردم
از التماس چشم هاش فهمیدم
بهترین لطفی که می تونم
در حقش بکنم اینه که
یه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم...
تو هیچ وقت نمی تونی
با کسی که بدجور زخمیش کردی دوست باشی...