متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

عاشقانه سنگ صبور | مریم السادات نیکنام

  • نویسنده موضوع Unidentified
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 928
  • کاربران تگ شده هیچ

Unidentified

کاربر فعال
سطح
6
 
ارسالی‌ها
984
پسندها
16,701
امتیازها
43,073
مدال‌ها
6
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #1
خلاصه:
پگاه و پریا دو خواهری هستند که بنا به دلایلی درس و دانشگاه و شهر خودشون رها میکنن به تهران میان….واین درحالیه که پگاه همیشه و در همه حال حامی و سنگ صبور خواهر کوچکتره

این وسط با کیانا و کسری رو به رو میشن…
کیانا هم کلاسی پریاست…اما بعد ها روابط به شکل دیگری پیش میره…عاشقانه ها رقم میخوره و رازهای سر به مهری باز میشه که هیچ کس ازش خبر نداره
قسمتی از این رمان :
به نام خدا
خلاف جهت حرکت ماشین ها طول خیابان را در پیش گرفته بود و با سرعت هرچه تمام تر
پیش میرفت فکروذهنش آنقدر مشوش بود که چشمش جز آسفالت خیس خورده ی کف خیابان چیز دیگری نمیدید
لعنت به این کابوس های شبانه ی گاه و بی گاهش که این طور برنامه ی های زندگیش را
هم میریخت…. شب گذشته بازهم همان کابوس وحشتناک به سراغش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Unidentified
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] tkn

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا