- ارسالیها
- 3,584
- پسندها
- 47,940
- امتیازها
- 80,673
- مدالها
- 27
- نویسنده موضوع
- #11
جواد یساری: میگفت آقا داداش!
یك دوستی داشتم به نام داوود بهشتی. این داوود بهشتی یك كمدیخوان بود، خدا بیامرزه. همه رو میگم خدا بیامرزه فردا ما رو هم بگید خدا بیامرزه. ایشون گفت كه یه آقایی آمده توی كاباره افقطلایی میخوونه، جواد نمیدونی مردم براش چه میكنن. خب من اون موقع كه خواننده نبودم. خلاصه من رو برداشت برد افق طلایی كه اول لالهزار دست راست سر نبش بود. سر كوچه من دیدم واقعا راست میگه. خلاصه پول ریخت واسه آغاسی گل فرستاد برای آغاسی و آغاسی اومد بالا. باهاش خیلی رفیق بود. یعنی دوستش داشت بامزه بود. گفت این داداش من میخواد همین روزها خواننده بشه چه كار كنه یادش بده. گفت من بدبخت شدم بسه تو هم میخوای بدبخت بشی. صدات چطوره؟
گفت صداش بد نیست هر جا خوونده با شیشه تو كلهاش زدن...
یك دوستی داشتم به نام داوود بهشتی. این داوود بهشتی یك كمدیخوان بود، خدا بیامرزه. همه رو میگم خدا بیامرزه فردا ما رو هم بگید خدا بیامرزه. ایشون گفت كه یه آقایی آمده توی كاباره افقطلایی میخوونه، جواد نمیدونی مردم براش چه میكنن. خب من اون موقع كه خواننده نبودم. خلاصه من رو برداشت برد افق طلایی كه اول لالهزار دست راست سر نبش بود. سر كوچه من دیدم واقعا راست میگه. خلاصه پول ریخت واسه آغاسی گل فرستاد برای آغاسی و آغاسی اومد بالا. باهاش خیلی رفیق بود. یعنی دوستش داشت بامزه بود. گفت این داداش من میخواد همین روزها خواننده بشه چه كار كنه یادش بده. گفت من بدبخت شدم بسه تو هم میخوای بدبخت بشی. صدات چطوره؟
گفت صداش بد نیست هر جا خوونده با شیشه تو كلهاش زدن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.