شعرکده •|دل_نوشت|•

  • نویسنده موضوع mahdllix
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 34
  • بازدیدها 860
  • کاربران تگ شده هیچ

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #11
کم کن طمع از جهان و می‌زی خرسند
از نیک و بد زمانه بگسل پیوند
می در کف و زلف دلبری گیر که زود
هم بگذرد و نماند این روزی چند
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #12
یک جام ش*ر..اب صد دل و دین ارزد
یک جرعه می مملکت چین ارزد
جز باده لعل نیست در روی زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #13
ای دل غم این جهان فرسوده مخور
بیهوده نئی غمان بیهوده مخور
چون بوده گذشت و نیست نابوده پدید
خوش باش غم بوده و نابوده مخور
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #14
در دایره سپهر ناپیدا غور
جامی‌ست که جمله را چشانند بدور
نوبت چو به دور تو رسد آه مکن
می نوش به خوشدلی که دور است نه جور
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #15
من می نه ز بهر تنگدستی نخورم
یا از غم رسوایی و مستی نخورم
من می ز برای خوشدلی میخوردم
اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #16
گر بر فلکم دست بدی چون یزدان
برداشتمی من این فلک را ز میان
از نو فلکی دگر چنان ساختمی
کازاده بکام دل رسیدی آسان
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #17
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #18
هر روز دلم به زیر باری دگر است
در دیدهٔ من ز هجر خاری دگر است
من جهد همی‌کنم قضا می‌گوید
بیرون ز کفایت تو کاری دگراست
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #19
ماهم که رخش روشنی خور بگرفت
گرد خط او چشمهٔ کوثر بگرفت
دلها همه در چاه زنخدان انداخت
وآنگه سر چاه را به عنبر بگرفت
 

I'MAN

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/7/18
ارسالی‌ها
862
پسندها
23,302
امتیازها
47,073
مدال‌ها
6
سطح
0
 
  • محروم
  • #20
نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
6
بازدیدها
232
عقب
بالا