طنز "طنزوانه"

[ـHarleyـ]

این قسمت: دعوای من و ننمون​

به نام خدا من فاطی هستم. به طنزوانه خوش اومدین. این اسم اصلا از روی خندوانه، تقلید نشده. (ارواح خاک وطنم! ای شکوه پابرجااااا)
خب من حوصله مقدمه چینی و این چیزا رو ندارم بریم سر اصل مطلب! دیلیلیلنگ! این قســـمت: دعوای من و ننمون. :| می دونم شما هم مثل من بدبخت و آواره و ضلیل مرده و....( گدا نیستم بخدا. فقط همینایی هستم که گفتم.)، هر روز خدا با مادر گرام، دعوا دارین. کاش فقط دعوا بود! حالا این تیکه رو با هم مشاهده می کنیم: وقتی مدرسه تموم شده و سوار ماشین مامان می شم که بریم خونه:
من: سلام مامان!
مامان: امتحانت چند شدی؟! زود تند سریــع!
من: :|
مامانم: :)
من: مامان...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ـHarleyـ]

این قسمت: جن های خونمون​

صلوات محمدی بفففرست!
الفاتحه مع الصلــوات! یعنی من تو حموم هم دست از این ترس هام بر نمی دارم. والا از وقتی فیلم ترسناک (حالا اسم نمی برم) دیدم، از خونمون می ترسم. حالا چطوری؟! با ما همراه باشید!
1: حموم! این مکان دو گزینه داره. یا جلو آینه یا زیر دوش. آینه ک دیگه داغونه. می رم جلوی آینه ی توی حموم، می خام خودمو دید بزنم یهو چشام می شه ده تا. دور و اطراف رو می پام. با خودم می گم پشت سرت جنه احمق! نامریی هم هست می زنه خفه ات می کنه یا سرت رو می کوبه تو آینه. حالا این هیچی. شامپو زدن که واویلا! کفی می شه سرم. دارم خنج می اندازم تو سرم و صورتم هم کفی و...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.