- ارسالیها
- 3,584
- پسندها
- 47,940
- امتیازها
- 80,673
- مدالها
- 27
- سن
- 21
- نویسنده موضوع
- #371
به جعفر ميگن : يه داستان برات تعريف ميكنيم ببين كجاش دروغه،
ميگه : باشه،
داستان: ( يه روزجمعه مردي از كنار خيابان رد ميشد ناگهان تصادف ميكنه و سرش قطع ميشه مردم ميرن از داروخونه چسب ميگيرن و سر مردُ به تنش ميچسبونن ويارو پاميشه به راهش ادامه ميده )
حالا كجاي اين داستان دروغ بود،
جعفر در جواب ميگه: خوب معلومه جمعه كه داروخونه باز نیست
ميگه : باشه،
داستان: ( يه روزجمعه مردي از كنار خيابان رد ميشد ناگهان تصادف ميكنه و سرش قطع ميشه مردم ميرن از داروخونه چسب ميگيرن و سر مردُ به تنش ميچسبونن ويارو پاميشه به راهش ادامه ميده )
حالا كجاي اين داستان دروغ بود،
جعفر در جواب ميگه: خوب معلومه جمعه كه داروخونه باز نیست